چرا باید مثبتاندیش باشیم؟
همهی ما این توصیهی خوب را شنیدهایم که «مثبت فکر کن». اما هر چه چالشهایی که در زندگی با آنها مواجه میشویم بزرگتر باشد، نیمهی خالی لیوان بیشتر به چشم میآید و مثبتاندیشی غیرممکن و غیرواقعی به نظر میرسد. در شرایطی که هیچ چیز بر وفقِ مراد نیست، مشکل میتوان انگیزهای برای مثبت اندیشیدن پیدا کرد. در این مقاله تا حدودی به شما میگوییم که چرا باید مثبتاندیش باشیم.
مانعِ واقعیِ مثبتاندیشی، ذهنِ ماست که طوری برنامهریزی شده تا در مواجهه با تهدیدات، نیمهی خالی لیوان را ببیند. این مکانیسمِ بقای نوع بشر، وظیفهی خود را به خوبی انجام داده است. به خصوص زمانی که انسانها در عصر شکار زندگی میکردند و زندگیشان با خطرات واقعی و زیادی مواجه بود و احتمال داشت توسط موجودات زنده یا پدیدههای طبیعی در محیط اطراف، فورا کشته شوند. این موضوع برای انسانهای اولیه مصداق داشت. امروزه این مکانیسم، تنها به بدبینی و منفینگری و تمایل برای یافتن تهدیدهای پیرامونی در ذهن انسان، منجر میشود. تهدیدهایی که در احتمال وقوعِ حوادثِ ناخوشایند، اغراق میکنند. وقتی تهدید واقعی در کمین شما باشد، این مکانیسم شما را نجات میدهد اما وقتی تهدیدها را در ذهن خود بزرگنمایی کنید بعد از مدتی متقاعد میشوید که پروژهای که روی آن کار میکنید، محکوم به شکست است. در این مواقع نگرش منفی داشتن، تصویر وخیمی از اوضاع ترسیم میکند که باعث تباهی و ناامیدی در زندگی میشود.
مثبتاندیش بودن یک چالش روزانه در زندگی است که به توجه و تمرکز نیاز دارد. اگر میخواهید بر تمایلِ ذهن به تمرکز روی تهدیدها غلبه کنید، باید مصمم باشید و مثبت بیندیشید اما مثبتاندیشی تصادفی نیست، مهارتی است که ما باید توجهِ زیادی به آن داشته باشیم.
مثبتاندیشی و سلامت
بدبینی معضلی است که سلامتی را تهدید میکند. تحقیقاتِ زیادی صورت گرفته که نشان میدهد افراد ِخوشبین از لحاظ جسمی و روانی، سالمتر از افراد بدبین هستند. مارتین سلیگمن (Martin Seligman) استاد دانشگاه پنسیلوانیا تحقیقات گستردهای در این زمینه انجام داده است. او به همراه پژوهشگرانی از دارتموث (Dartmouth) و دانشگاه میشیگان، مطالعاتی روی افراد ۲۵ تا ۶۵ ساله انجام دادهاند تا تاثیر بدبینی یا خوشبینی را روی سلامتی آنان بررسی نمایند. نتایج تحقیقات نشان میدهد که افرادِ بدبین خیلی زود سلامتیشان را از دست میدهند.
نتایج تحقیقات سلیگمن مشابه نتایج تحقیقات کلینیک مایو (Mayo) است که نشان میدهد بیماریهای قلبی و عروقی و سایر بیماریهای مزمن در افراد خوشبین بسیار کمتر مشاهده میشود. اگرچه مکانیسم دقیقِ تاثیر بدبینی بر سلامت جسم هنوز مشخص نشده، اما پژوهشگرانی از ییل (Yale) و دانشگاه کلرادو دریافتند که بدبینی با ایمنیِ ضعیفِ بدن در برابر تومورها و عفونتها ارتباط مستقیم دارد.
همچنین محققانی از دانشگاه کنتاکی (Kentucky) در تحقیقات خود به افراد خوشبین و بدبین ویروسی تزریق کردند تا واکنش سیستمِ ایمنی را مورد سنجش قرار دهند. نتایج نشاندهندهی آن بود که افراد خوشبین سیستمِ ایمنیِ بسیار قویتری نسبت به افراد بدبین دارند.
مثبتاندیشی و عملکرد
فوایدِ مثبتاندیشی در سلامتی خلاصه نمیشود. سلیگمن دربارهی ارتباط میانِ مثبتاندیشی و عملکردِ افراد نیز مطالعاتی انجام داده است. در یک مورد مطالعاتیِ خاص، او به بررسی میزان خوشبینی و بدبینی کارشناسانِ فروشِ بیمه پرداخت. نتایج نشان داد که فروشندگانِ خوشبین ۳۷ درصد بیشتر از بدبینها فروش داشتند که در طول اولین سالِ کاری، درآمدی دو برابری را برای شرکت ایجاد میکنند.
سلیگمن بیشتر از سایر محققان روی موضوع مثبتاندیشی کار کرده و معتقد است که میتوان افکار و تمایلات بدبینانه را با دانش و تلاش به سادگی تغییر داد، اما تحقیقات سلیگمن تنها به این مورد بسنده نکرده و در ادامه تحقیقاتی انجام داده که نشان میدهد با تکنیکهای ساده میتوان تفکر منفی را به تفکر مثبت تبدیل کرد، طوری که پس از آن تغییراتی ماندگار در رفتار و بعد از آن در زندگی افراد ایجاد شود.
در اینجا سه مورد هست که برای مثبتاندیش بودن به شما توصیه میکنیم:
۱. جدا کردن واقعیات از تخیل
اولین گام در مثبتاندیشی این است که بدانیم چگونه افکارِ منفیِ خود را متوقف کنیم. هر چه بیشتر روی افکارِ منفی تمرکز کنیم، این افکار قدرتِ بیشتری پیدا میکنند. اما باید بدانیم که اغلب چنین افکاری واقعیت ندارند و تنها در ذهن ما هستند.
وقتی متوجه میشوید دارید افکار منفی و بدبینانه را باور میکنید، صدایی در درون شما میگوید: حالا وقت آن رسیده که این افکار را متوقف کنی و آنها را بنویسی، حالا افکارتان را دقیقا بنویسد. خواهید دید که پس از آن آرامتر میشوید و میتوانید با دقت و به طور منطقی صحت افکارتان را بررسی کنید و ببینید آیا این جملات واقعیت دارد یا نه. میتوانید مطمئن باشید هر جا از کلماتی مثل هرگز، همیشه، بدترین، همواره و غیره استفاده شده این گفته صحیح نیست یا واقعیت ندارد.
آیا شما همیشه کلیدهایتان را گم میکنید؟ البته که نه، شاید گاهی اوقات آنها را جا بگذارید اما همیشه که اینطور نیست. آیا شما هرگز قادر به یافتن راهِ حل برای مشکلاتتان نیستید؟ اگر واقعا گیر افتادهاید ممکن است در برابر درخواست کمک از سایرین، مقاومت کرده باشید، یا اگر مشکلتان واقعا پیچیده یا غیر قابل حل است، چرا خودتان را ناراحت میکنید؟
اگر جملاتی که روی کاغذ نوشتهاید، هنوز به نظرتان واقعی و درست است، آنها را به یک دوست یا همکار قابلِ اعتماد نشان دهید و ببینید آیا او با شما درباره جملاتتان هم عقیده است. با این کار مطمئنا حقیقت برایتان مشخص میشود.
وقتی حس میکنید چیزی همیشه اتفاق میافتد یا هرگز رخ نمیدهد، در واقع این گرایشِ طبیعیِ ذهن شماست که اهمیتِ یک موضوع را بیشتر از چیزی که واقعا هست، جلوه میدهد. شناسایی افکار و تفکیک افکار منفی از واقعیات به شما کمک میکند تا از چرخهی منفینگری خارج شوید و به سوی مثبتاندیشی حرکت کنید.
۲. یک مورد مثبت را شناسایی کنید.
شما با افکار منفی به خودتان ضربه میزنید، حالا زمان آن رسیده که به ذهن خود بیاموزید که بر مثبتاندیشی تمرکز کند. این کار با تمرین کردن امکانپذیر است، اما ابتدا باید با انتخاب آگاهانهی افکارِ مثبت، به ذهن سرگردان خود کمی امید بدهید. هر فکر مثبتی توجهِ ذهن را به خود معطوف خواهد ساخت. وقتی همه چیز بر وفق مراد و حالِتان خوب باشد، این کار نسبتا آسان است، اما وقتی کارها خوب پیش نمیرود و ذهن با افکار منفی پر شده، مثبتاندیشی میتواند به یک چالش تبدیل شود. در این لحظات به روزی که گذراندهاید فکر کنید و یک اتفاق مثبت را، هر چند به نظر کوچک و کم اهمیت باشد، بیابید. اگر در این روز چیزی به ذهنتان نرسید به روزهای قبل حتی هفتهی گذشته فکر کنید تا چیز مثبتی به ذهنتان برسد یا اینکه به اتفاق مثبتی که در انتظار آن هستید فکر کنید.
نکتهی مهم این است که باید چیز مثبتی را در نظر داشته باشید تا وقتی افکار منفی به سراغ شما آمد، توجهتان به آن جلب شود. در مرحلهی اول با تفکیک واقعیات از اوهام، قدرتِ افکار منفی را کم کنید، در گام دوم افکار مثبت را جایگزین افکار منفی بکنید. وقتی این کار را تکرار کنید، خواهید دید که پس از مدتی میتوانید بر افکار منفی غلبه کنید. اگر این کار برای شما مشکل است، میتوانید تصورات منفی را بنویسید و ببینید که آنها تا چه حد بیاعتبار هستند تا بتوانید از مثبتاندیشی بهرهمند شوید.
۳. همیشه قدرشناس باشید.
حالا زمان آن رسیده که شکرگزار چیزهایی باشید که به شما ارزانی شدهاند. شکرگزاری تنها یک عمل اخلاقی نیست، بلکه هورمون کورتیزول را که باعث ایجاد استرس میشود به میزان ۲۳ درصد کاهش میدهد. تحقیقی در دانشگاه دیویس (Davis) در کالیفرنیا انجام شد که نشان میدهد افرادی که شکرگزار و قدردان هستند، همیشه حالِ خوبی دارند، پرانرژی هستند و به دلیل کاهش سطح هورمون کورتیزول، نگرانیِ کمتری دارند.
اگر سعی کنید هر روز بر چیزهای مثبت تمرکز کنید، روحیهی شکرگزاری را در خود پرورش دادهاید. هر وقت افکار منفی به سراغتان آمد، از این روش استفاده کنید تا بتوانید همه چیز را تغییر دهید و مثبت فکر کنید، در این صورت است که مثبتاندیشی روش زندگی شما خواهد شد.
ختم کلام
در این مقاله سه روش مطرح شد که بسیار ساده و ابتدایی هستند، اما تاثیر فوقالعادهای دارند، زیرا به ذهن آموزش میدهند که چگونه بر افکار مثبت تمرکز کند. اگر خود را ملزم به استفاده از این روشها بکنید، عادات قدیمی را میتوانید ترک کنید. با توجه به تمایل طبیعی ذهن به افکار منفی، ما باید برای مثبت اندیشیدن به ذهنمان کمک کنیم. سعی کنید این روشها را بکار بگیرید تا تاثیر تفکر مثبت را بر جسم، روان و عملکرد خود ببینید.
برگرفته از: Linkedin.com
جدیترین دیدگاهها