۴ نکته که برای داشتن کسب و کاری پایدار لازم است بدانید!
اگر علاقهمند به دنیای کسب و کار باشید و مطالب و اخبار مرتبط با آن را دنبال کنید، احتمالا از زبان کارآفرین ها صحبتهای زیادی دربارۀ دشواریهای پیشِرو برای راه اندازی کسب و کار تازه شنیدهاید. مسئله اینجاست که کمتر کارآفرینی راجع به چگونگی کسب موفقیت در بلندمدت و ماندگاری کسب و کار صحبت میکند و از تجربههایش در این باره حرف میزند. به بیان بهتر، همان مراحل اولیۀ شروع کسب و کار جدید است که همۀ توجهها را به خود جلب میکند. اما در این میان، کاری وجود دارد که بهمراتب از آن دشوارتر است: این کار چیزی نیست جز ماندگار نگه داشتن کسبوکار در بلندمدت. این مطلب را به همین موضوع اختصاص دادهایم.
همۀ ما کموبیش با آماروارقام دلهرهآور کسب و کارهای تازهای که کارشان نهایت امر به شکست انجامید آشناییم؛ کسب و کارهایی که بعضا حتی سالهای پرتنش ابتدایی را دوام آوردند، اما متأسفانه در ادامۀ مسیر، روند موفقیتهایشان به پایان رسید و دچار ورشکستگی شدند. اولین چیزی که باید در ذهن داشته باشیم این است که اجازه ندهیم آماروارقام اینچنینی مرددمان کند یا انگیزه را از ما سلب کند.
شاید صحبت از کارآفرینان موفق کمی کلیشهای شده باشد، اما نمیتوانیم از این مسئله چشمپوشی کنیم که بیشتر آنها، از استیو جابز گرفته تا کسانی مثل آریانا هافینگتن، در ابتدای کارشان موفق نشدند؛ باوجودِاین ناامید نشدند و از تلاش بازنایستادند.
۱. راجع به وعدهها و قولهایی که میخواهید بدهید، خوب فکر کنید.
کارآفرینهای بسیاری هستند که از روی هیجان یا هر چیز دیگری، قولهای زیادی به مشتریها و مخاطبانشان میدهند، اما در ادامهٔ مسیر، در عملی کردن این وعدهووعیدها ناتوان میمانند. هیچوقت نباید تأثیر و قدرت کلمات و گفتههایمان را دستکم بگیریم: کافی است دهانبهدهان میان مخاطبهای شما بگردد که فرضا کیفیت محصولاتتان آنقدر که ادعا میکنید خوب نیست؛ یا مثلا خدمات شما با انتظاراتی که در ابتدای امر به وجود آوردید همخوانی ندارد. در چنین شرایطی، دیگر دشوار بتوان به آیندهٔ کسب و کار امیدوار بود.
قولها و وعدهووعیدهای بیپایهواساس فقط مشتریها را کلافه یا ناامید نمیکند، بلکه باعث بیاعتمادی آنها هم میشود. رابطهٔ کسب و کار با مشتری، مثل هر رابطهٔ دیگری در زندگی، در درجهٔ اول بر پایهٔ اعتماد شکل میگیرد. اگر نتوانیم این اعتماد را در مشتریها به وجود بیاوریم یا به هر دلیلی اعتمادشان را از دست بدهیم، ادامهٔ کار دشوارتر از چیزی خواهد شد که در نگاه اول ممکن است به نظر برسد. پس خوب راجع به وعدهها و قولهایی که میخواهید بدهید، فکر کنید و تمامی جوانب امر را بسنجید و ببینید آیا توان عملی کردنشان را دارید یا خیر؟ بعد از آن با مشتریهایتان در میان بگذارید.
۲. قدردان کارکنان خوب و مستعدِ خود باشید.
اگر واقعا میخواهید کسب و کار ماندگاری داشته باشید، یکی از اولویتهایتان باید به خدمت گرفتن افراد مستعد و حفظ آنها باشد. کارکنان خوب هستند که کسب و کار را ماندگار میکنند؛ در سوی دیگر اگر کارکنان از صلاحیت کافی برخوردار نباشند، کسب و کارتان جز رؤیایی زودگذر چیز دیگری نخواهد بود.
کارکنان خوب میتوانند از پسِ کارهای روزمره به بهترین نحو ممکن بربیایند و به این صورت، زمان کافی در اختیار شما قرار میگیرد تا روی مسائل مهمتری نظیر چگونگی گسترش و رشد بیشتر و بهتر کسب و کار تمرکز کنید.
درست است که نرخ بیکاری بالا است، اما فراموش نکنید کسی که واقعا در کارش حرفی برای گفتن داشته باشد، به دریافت دستمزد کم رضایت نمیدهد و ترجیح میدهد بیکار بماند. وقتی چنین کارکنانی پیدا کردید، دستمزدی منصفانه برایشان در نظر بگیرید و به آنها نشان بدهید که قدردان زحماتشان خواهید بود.
۳. رودرروی مشکلات و سختیها بایستید و پا پس نکشید.
کارآفرینی و راهاندازی کسب و کار تازه سخت و دشوار است. در این مسیر، مشکلات زیادی پیشِرویتان قرار خواهد گرفت. درست در همان لحظهای که فکر میکنید همهٔ کارها طبق انتظار پیش میرود، ناگهان گرهی به کارتان میخورد. اگر میخواهید کسب و کار ماندگاری داشته باشید، نباید در مقابل این مسائل و مشکلات شانه خالی کنید و ناامید شوید.
در کسب و کار تازه گاهی کارها بهقدری بهم میریزد و شرایط بغرنج میشود که شاید دلتان بخواهد قید همهچیز را بزنید. در چنین مواقعی بهتر است کمی راجع به انگیزهتان از راهاندازی این کسب و کار در روزهای اول فکر کنید و به این شکل به خودتان دلگرمی بدهید. بعد از آن با تکیه بر تواناییها و نقاط قوت کارکنانتان برای هر مشکلی بهطور جداگانه راهحلی پیدا کنید. مطمئن باشید که بهمرور، روند کارها همانی خواهد شد که انتظارش را دارید.
اشتباه کردن جزء جداییناپذیر هر نوع کسب و کاری است، بهویژه در اوایل کار. به این اشتباهها به چشم فرصتی برای کسب تجربههای جدید نگاه کنید و بهعنوان کسی که وظیفهٔ دشوار کارآفرینی را متحمل شده است، سعی کنید با برداشتن قدمهای بهتر و لحاظ کردن تغییرات لازم در جهت بهبود کسب و کارتان تلاش کنید.
۴. همیشه با مشتریها در ارتباط باشید.
یکی از اشتباهاتی که بسیاری از کسب و کارها مرتکب آن میشوند این است که ارتباط با مشتری را صرفا محدود به زمانی میکنند که در حال جذب آنها هستند. کافی است مشتری قرارداد را امضا کند یا محصول را خریداری کند؛ بعد از آن بهکلی فراموشش میکنند و به سراغ جذب مشتری جدید میروند.
شما این اشتباه را نکنید و همیشه با مشتریها در ارتباط باشید، حتی مشتریهای سابقتان. گاهبهگاه با ارسال پیام یا ایمیلی جویای نظر آنها شوید و از آنها بخواهید صادقانه بازخورد خود را مطرح کنند. هرچند گرفتنِ بازخورد صادقانه گاهی کار راحتی نیست (مثلا اینکه از شخصی بپرسید چرا دیگر نمیخواهد مشتری کسب و کار شما باشد)، اما به هر حال، به بهتر شدن وِجههٔ کسب و کار شما و رابطهتان با مشتریهای سابق کمک میکند. در این صورت، اگر بعدها کسی از او سراغ کسب و کاری قابلاعتماد را بگیرد، بهاحتمال زیاد از شرکت یا سازمان شما اسم خواهد برد.
برگرفته از : inc
جدیترین دیدگاهها