سندرم تک فرزندی چیست؟
حتما شما هم شنیدهاید که میگویند تکفرزندها لوساند، تقسیمکردن لذتها برایشان دشوار است، با سایر بچهها بهسختی گرم میگیرند و به سازشکردن علاقهای ندارند. بعضیها حتی معتقدند سرنوشت تکفرزندها تنهایی است. واقعا این نظرات از کجا سرچشمه گرفتهاند؟ باورتان نخواهد شد اگر بگوییم اصطلاح سندروم تکفرزندی تا اواخر دهه ۱۸۰۰ وجود نداشته است! در این زمان، دو روانشناس کودک نتایج پرسشنامههایی را بررسی کردند تا بتوانند کودکان را بر اساس ویژگیهای مختلفی دستهبندی کنند. آنها به نتایجی رسیدند که آغاز شایعات امروزی شد.
بهطور خلاصه، خروجی آن تحقیق نشان میداد کودکانی که خواهر و برادری ندارند ویژگیهای رفتاریِ منفیشان فهرست بلندبالایی شده بود. همان طور که اکنون میدانیم، نتایج یک پرسشنامه بهتنهایی برای اظهارنظر قطعی کافی نیست؛ اما در آن زمان، این دو روانشناس صرفا با استناد به همین یافتهها اعلام کردند که تکفرزندها گرایش محسوسی به ویژگیهای خاص نامطلوب دارند.
در ادامه این مقاله، نظر متخصصان امروزی را هم بررسی خواهیم کرد.
سندروم تکفرزندی چه خصوصیاتی به همراه دارد؟
از نظر آن تحقیق اولیه، تکبچهها لوس، خودخواه، خودمحور، ناسازگار، رئیسمآب، ضداجتماع و تنها هستند. چنین کودکانی چون والدینشان هرچه را میخواهند در اختیارشان قرار میدهند لوس میشوند. باورها بر این است که آنها در فردیتی خودخواهانه بزرگ میشوند و فقط به خود و نیازهایشان فکر میکنند. همچنین بهدلیل اینکه از برقراری ارتباط با خواهر و برادر بیبهرهاند، گرایشهای ضداجتماعی هم پیدا میکنند. برخی حتی معتقدند تکفرزندها در بزرگسالی نیز قادر به برقراری ارتباط سالم با همکاران خود نیستند و نسبت به انتقادها حساسیتهای تندی نشان میدهند.
نتایج تحقیقات اخیر درباره سندروم تکفرزندی چه میگویند؟
در صد سال اخیر، پژوهشهای زیادی انجام شده تا صحت شایعۀ سندروم تکفرزندی را امتحان کنند. جالب است بدانید با اینکه این تئوری با فرهنگ ما عجین شده، در تحقیقات امروزی بیاساس تلقی میشود! البته برخی از تحقیقات امروزی با آن موافقاند؛ اما از سال ۱۹۷۰ بهبعد اتفاقنظر بر این است که آن یافتههای اولیه غیرعلمی و ناقص بوده و فقط سبب ایجاد شایعۀ سندروم تکفرزندی شدهاند!
آن پژوهش اولیه در دورهای انجام شده که خانوادهها بیشتر حاشیهنشین بودهاند. به همین دلیل، تکبچۀ خانواده محیط منزویتری را تجربه میکرده و فقط با بزرگسالان در ارتباط بوده است؛ پس شاید بتوان گفت نتیجه این تحقیق با درنظرگرفتن شرایط زمانی خود اعتبار داشته است، اما در عصر حاضر این پژوهش اولیه به حدی از نظر علمی بیاعتبار است که در ۲۰ سال گذشته بررسی قابلتوجه دیگری در این خصوص انجام نشده است. همچنین استفاده از کلمه «سندروم» نیز دیگر برای این اصطلاح بیمعنی به نظر میرسد.
نتایج تحقیقات و یافتههای امروزی
متخصصان امروزی بر این باورند که عوامل متنوعی بر شخصیت کودکان اثرگذار است. واقعیت این است که طبیعتِ برخی از بچهها خجالتی، محتاط و درونگراست و تعداد فرزندان یگانه عامل تعیینکننده در شکلگیری این خصوصیات نیست. با این حال، سندروم تکفرزندی چنان تأثیری بر باور عموم داشته که مردم همواره رفتارهای منفیِ این خردسالان را به تکبودنشان ارتباط میدهند؛ در صورتی که چنین رفتارهایی ممکن است از کودکان خانوادههای پرجمعیت هم سر بزند.
بررسیهای اخیر نشان میدهد تکبچهبودن لزوما باعث نمیشود او با فرزندان خانوادههای پرجمعیت تفاوتی داشته باشد. سندروم تکفرزندی کودک را فردی ضداجتماع و خودمحور نمیکند. متخصصی که بیش از ۴۰ سال از زمان خود را صرف تحقیق درمورد تکفرزندها کرده یافتههای قابلتوجهی را ارائه داده است. او به این نتیجه رسیده که توجه ویژهای که این بچهها دریافت میکنند ممکن است حتی نکته مثبتی باشد. آنها وابستگی کمتری دارند، شاید چون از محبت محروم نبودهاند، برای دریافت توجه وارد رقابت نشدهاند و نیز حمایت عاطفی لازم را دریافت کردهاند. همین موضوع بلوغ آنها را پرورش میدهد و اجازه میدهد هویتی قوی برای خود بسازند.
برخی ویژگیهای مثبت تکفرزندها
تعداد ۱۱۵ تحقیق دیگر را نیز همین متخصص جمعبندی کرده است. بررسیها نشان میدهند تکفرزندان، در بسیاری از ویژگیهای شخصیتی و دستاوردها و انواع معیارهای هوش، حتی برتر از کودکان خانوادههای پرجمعیت هستند؛ برای مثال، نتیجهگیری تحقیقی میگوید تکفرزندها بااعتمادبهنفس، سازمانیافته و بلندپروازند. همچنین از نظر برخی کارشناسان، این حقیقت که آنها زمان زیادی را در تنهایی صرف میکنند نیز امتیاز است. آنها عموما خلاق و متمرکز میشوند، چون مجبورند یاد بگیرند چطور خود را سرگرم کنند. بهعلاوه، پیوند میان این کودکان و والدینشان نیز قویتر است.
البته روانشناسان انکار نمیکنند که فرزندانِ بدون خواهر و برادر ممکن است در معرض برخی نقایص اجتماعی باشند (گرچه این مورد قابلتعمیم به کل نیست)؛ پس اگر دختر یا پسر شما خجالتی است، سریع به تعداد فرزندانتان ربطش ندهید. ممکن است دلایل مختلفی در آن دخیل باشند. شاید هم اصلا دلیلی نداشته باشد و بتوان بهسادگی گفت که سرشت زیبای این کودک خجالتی است. گاهی هم رفتارهای خود والدین به توسعه خصوصیاتی در کودک دامن میزند که به سندروم تکفرزندی معروف شده است.
در ادامه، اصلیترین مشکلات چنین والدینی را عنوان میکنیم و برای آنها از طرف متخصصان روانشناسی راهکارهایی مؤثر ارائه میدهیم.
چگونه مشکلات متداول تکفرزندان را با تربیت خود کنترل کنیم؟
۱. بیش از اندازه از او حمایت نکنید.
چنین پدر و مادرهایی عموما تمام تخممرغهای خود را در سبد یگانه فرزندشان میگذارند، پس طبیعی است که خطر بالایی را احساس کنند و بیش از حد محتاط شوند؛ مثلا وقتی کودک شروع به راهرفتن میکند، مدام دور او میچرخند تا زمین نخورد. اگر وارد دعوا با دیگری شود، سریع نجاتش میدهند. تا زمانی که والدین در همه امور مداخله کنند، کودک قادر نخواهد بود جهان را کشف کند.
اگر شما هم نمیتوانید دلشوره خود را کنار بگذارید، با والدینی مشورت کنید که چندین فرزند دارند. از آنها بپرسید چه چهارچوبهایی دارند تا بتوانید بین محافظت و زیادهروی تعادل ایجاد کنید.
۲. او را به تعاملات اجتماعی تشویق کنید.
معمولا تکبچهها در مرکز جهان والدینشان قرار دارند. به همین خاطر، این امکان وجود دارد که در رفتار با همسالان خود به مشکل بربخورند. در صورتی که اگر از سنین پایین روابط اجتماعی داشته باشند، یاد میگیرند چطور وسایل را به اشتراک بگذارند، نوبت را رعایت کنند و اختلافها را برطرف کنند. بهتر است شرایطی را برای کودکتان فراهم کنید که با همسنهای خود وقت بگذراند.
۳. انتظارات غیرواقعی تعیین نکنید.
برخی والدین گمان میکنند یگانه موفقیتشان در زندگی داشتن همین یک بچه است، بنابراین انتظارات زیاد و حتی غیرواقعی را به او تحمیل میکنند. با توجه به اینکه چنین خردسالانی همیشه مجبور بودهاند پدر و مادر خود را راضی کنند، ممکن است در آینده به افرادی با کمالگرایی ناسازگار تبدیل شوند.
اگر شما هم سختگیر هستید، سعی کنید انتظارات خود را همراستا با سن و تواناییهای ذاتی کودکتان تنظیم کنید. به او اطمینان دهید که لازم نیست در همهچیز عالی باشد. اگر دخترتان دوست دارد نقاشی بکشد، لازم نیست حتما هنرمندی خدادادی باشد. بهجای اینکه از او پیکاسویی کوچک بسازید، سعی کنید روی لذت او تمرکز کنید.
۴. به او اجازه تصمیمگیری بدهید.
بعضی از پدر و مادرها کارگردانهای زندگی فرزندشان میشوند! پس تعجبی ندارد چنین کودکی در زمان تصمیمگیری نظر والدینش را برتر از اقدام خودش بداند. باید بدانید که اگر تا ابد بهجای او فکر کنید و تصمیم بگیرید، دلبندتان هرگز این مهارتها را نخواهد آموخت.
برای تقویت این توانمندیها، به او گزینههای سادهای برای تصمیمگیری بدهید؛ مثلا در زمان خواب، اجازه دهید بین دو کتابی که پیشنهاد میکنید، خودش یکی را انتخاب کند. حواستان باشد گزینههای زیادی روی میز نگذارید (مثلا او را درگیر تکههای جورچین یا رنگهای مدادرنگی ۴۸رنگ نکنید).
سخن پایانی
اگر شما تکفرزند هستید یا به داشتن فقط یک فرزند فکر میکنید، نگران سندروم تکفرزندی نباشید. بسیاری از کسانی که خواهر و برادری ندارند مهربان و دلسوز و فروتناند. اگر از کودکتان رفتار ناپسندی دیدید، بدانید قدرت این را دارید که او را به مسیر درست هدایت کنید. هیچ سندرومی سد راه شما نخواهد بود. آنها را از خردسالی به تعامل با سایرین تشویق کنید، برایشان حدومرز بگذارید و در تربیتتان افراط و تفریط نکنید. همین کافی است. اگر فکر میکنید به راهنمایی بیشتری احتیاج دارید، از روانشناس کمک بگیرید.
نظر شما چیست؟ شما هم گمان میکنید تکفرزندان خصوصیات خاص و غیرقابلتحملی دارند؟ با خواندن این مقاله تغییری در طرز تفکرتان ایجاد شد؟ اگر تجربه یا نظری دارید، خوشحالمان میکنید که در بخش «ارسال دیدگاه» آن را با ما در میان بگذارید.
برگرفته از: healthline
جدیترین دیدگاهها