آزمون شخصیت شناسی دیسک DISC Personality Profile Test
تست دیسک (DISC) یا آزمون دیسک که نام درستتر آن مدل رفتارشناسی دیسک است، از جمله مدلهای کلاسیک رفتار شناسی است که نزدیک به یک قرن از مطرح شدن آن میگذرد.
آزمون دیسک بر اساس مطالعات ویلیام مولتون مارستون شکل گرفته است.
مارستون، کتابی تحت عنوان هیجانات انسانهای معمولی نوشته بود و در آن کتاب، توضیح داده بود که انسانها، هیجانات خود را از طریق چهار رفتار بروز میدهند.
حرف اول این چهار رفتار که Dominance (برتری طلبی) و Influence (تاثیرگذاری) و Steadiness(ثبات) و Compliance (تطابق) بودند، در کنار هم قرار گرفت و مخفف DISC را ایجاد کرد.
بر این باور هستم که انسانها الگوی رفتار هیجانی خود را بر اساس احساسی که نسبت به خودشان و محیط شان دارند، انتخاب میکنند. بر این اساس، دو مسئله مورد توجه افراد، قرار میگیرد:
نخست اینکه آیا فرد، شرایط محیطی خود را مطلوب تلقی میکند یا نامطلوب.
دوم اینکه احساس میکند که بر روی شرایط کنترل دارد یا اینکه کنترلی بر روی شرایط خود ندارد.
اگر چه قطعاً باید مطالعات ویلیام مارستون را به عنوان ریشهی اصلی شکل گیری ابزار رفتارشناسی دیسک در نظر گرفت، اما به خاطر داشته باشیم که تمام ابزارهای رفتارشناسی DISC موجود، به صورت مستقل و پس از او طراحی شدهاند.
ویلیام مارستون، دیسک را به عنوان ابزاری برای سنجش رفتارهای خود و همینطور رفتارهای دیگران در تعامل با آنها میدید.
اما به تدریج، توسعه و تکمیل این ابزار، باعث شد که برخی از سازمانها هم به استفاده از DISC برای تحلیل شخصیت افراد و تصمیم گیری در مورد استخدام یا عدم استخدام آنها روی آورند.
هنگام استفاده از مدل رفتارشناسی دیسک برای کاربردهای سازمانی، شاید دقیقتر باشد اگر به جای اصطلاح مدل شخصیت شناسی دیسک، از عنوان مدل رفتارشناسی دیسک برای پیش بینی رفتار افراد در شرایط مختلف و محیطهای مختلف شغلی، استفاده شود.
امروزه ابزار دیسک، در کنار سنجش چهار پارامتر اصلی، با استفاده از ترکیب آنها، الگوهای رفتاری بسیار متنوعی را اندازه گیری میکند که تعداد این الگوها بسته به نوع ابزار، از ۱۵ مورد تا ۱۶۰ مورد متغیر است.
شاید خواندن مقاله Ben Dattner کمک خوبی برای شناخت فرصتها و تهدیدهای استفاده از ابزارهای طبقه بندی رفتار و شخصیت باشد (+).
وی در مقاله خود توضیح میدهد که این روزها، حرف زدن از استریوتایپهایی مثل نژاد و قومیت و جنسیت، چندان پسندیده نیست و انسانها حتی اگر به این استریوتایپها باور داشته باشند، در حضور عموم، کمتر این باور را ابراز میکنند.
اما گاهی اوقات، الگوهای رفتارشناسی و شخصیت شناسی جدید مانند MBTI و DISC و Enneagram، موج جدیدی از نگاههای استریوتیپیک را راه انداختهاند و اکنون، میتوان با ژست علمی، به همان شدت و قدرت سابق [به جای ترک و شیرازی و شمالی و تهرانی]، از ISTJ بودن و چالشگر بودن و برتری طلبی و … صحبت کرد.
به نظر میرسد که دقت و توجه در به کارگیری ابزارها و خصوصاً ورود آنها به حوزهی زندگی روزمره، از جمله نکاتی است که هرگز نباید از نظر ما دور بماند.
به طور کلی، با استفاده از نتایج آزمون دیسک ما این امکان را خواهیم داشت تا نه تنها خودمان را بهتر بشناسیم، بلکه شناختمان از دیگر افراد (مثل همکاران، دوستان، همسر و …) نیز بیشتر خواهد شد و نتیجه اینکه اگر شریک ما تیپ I است، خواهیم دانست که از او هرگز نمیبایست انتظار تمرکز بر حل مسائل و نتیجهگرایی را داشته باشیم!
آنچه مسلم است اینکه تیمهای کاری به هر یک از این ۴ تیپ برای موفقیت نیاز دارند و هرگز اینگونه فکر نکنید که تیمی که همهٔ افراد آن D باشند ۱۰۰٪ موفق خواهد شد زیرا علاوه بر نتیجهگرایی، یک تیم نیاز به افرادی دارد تا روی قوانین، روابط انسانی، لذت بردن از محیط کار و … تمرکز داشته باشند.
شما چه تیپی هستید؟ با انجام آزمون آنلاین و رایگان دیسک خود را بهتر شناخته و نتایج آزمون را با سایر کاربران گروه روانشناسی طرحواره به اشتراک بگذارید.
این ازمون با ازمون های دیگه فرق داره؟