خودشیفتگی وخیم؛اختلالی میان شخصیت خودشیفته و ضد اجتماعی در دیدگاه کرنبرگ
در دسته بندی اختلالات شخصیت از دیدگاه روانپزشکی، شخصیت خودشیفته در کنار شخصیتهای مرزی، ضداجتماعی و نمایشی، در دسته B قرار میگیرد. ویژگی این دسته از اختلالات شخصیت، هیجانی و تکانشی بودن آنهاست. اما بر اساس طبقهبندی دیگری که اتوکرنبرگ از سه سطح شخصیت ارائه کرده است، خودشیفتگی به دو صورت خودشیفتگی و خودشیفتگی وخیم، طبقهبندی شده است. نوع وخیم این شخصیت، شدیدتر و آسیبزاتر است. به همین دلیل، آشنایی با ویژگیهای این افراد در برقراری ارتباط مناسب با آنها حائز اهمیت است.
خودشیفتگی در نظریه کرنبرگ
در نظریه اتوکرنبرگ، سه نوع سازمان شخصیت نوروتیک یا سالم (واقعیت سنجی سالم)، مرزی (مرز بین نوروتیک و سایکوتیک) و سایکوتیک (واقعیت سنجی مختل) معرفی شده است. در قسمت بالاتر سازمان مرزی، یعنی سمت نزدیکتر به شخصیت سالم، شخصیت خودشیفته قرار گرفته. اما در قسمت پایینتر سازمان مرزی، یعنی قسمت نزدیکتر به شخصیت سایکوتیک، خودشیفتگی وخیم قرار دارد.
در ادامه بخوانید: چگونه با افراد خودشیفته کنار آمده و در برابر سوءاستفادههای آنان از خود محفاظت کنیم
ویژگیهای خودشیفتگی وخیم
در خودشیفتگی وخیم ویژگیهایی مشابه اختلال شخصیت خودشیفته مطرح شده در DSM وجود دارد. مثلاً این افراد خودمحور هستند، یعنی فقط دیدگاه، خواستهها و افکار خود را میبینند و میپذیرند و توجهی به دیدگاه و خواستهی دیگران ندارند. اما تفاوتی که در خودشیفتگی وخیم وجود دارد این است که علاوه بر ویژگیهای افراد خودشیفته، ویژگیهای شخصیت ضداجتماعی، گرایش به آزار دیگران و فقدان همدلی نیز در آنها وجود دارد. به همین دلیل ممکن است گاهی این افراد را با افراد سایکوپت اشتباه بگیریم. همچنین این افراد ممکن است سوء ظنهایی مشابه افراد پارانوئید داشته باشند.
فردی که خودشیفتگی وخیم دارد، به شدت سعی در کنترل کردن دیگران دارد، راه خودش را پیش میبرد و کاری به این ندارد که در این راه، به چه کسی آسیب میرسد. او دنیا را به صورت سیاه و سفید میبیند. مثلاً ممکن است فردی را یا دوست ببیند یا دشمن. اما دیدگاهش میتواند تغییر کند، یعنی فردی را که در ابتدا دوست خود میدانسته پس از مدتی کاملاً دشمن خود میداند. او میخواهد به هر قیمتی که شده برنده باشد و از شکست و ناکامی خودش جلوگیری کند، حتی به قیمت وارد کردن درد، ناکامی و غم زیاد به دیگران. چنین فردی ممکن است برای دفاع از خود بزرگ منشانهاش، دروغ بگوید و اگر شخص مقابلش سعی کند با شواهد واقعی، دروغ او را ثابت کند، به شدت عصبانی میشود.
تفاوت شخصیت خودشیفته وخیم با شخصیت ضد اجتماعی
شخصیت خودشیفته وخیم از نظر کرنبرگ، ترکیبی از ویژگیهای شخصیت خودشیفته و ضداجتماعی است. کرنبرگ میگوید با وجود شباهتی که بین این دو وجود دارد اما با هم تفاوتهایی هم دارند. از نظر او، خود بزرگ بینی مهمترین عاملی است که باعث تفکیک شخصیت خودشیفته با ضداجتماعی میشود. به بیان دیگر، فرد خودشیفته گرایش به خودستایی، مغرور بودن و بزرگ دیدن تواناییها و موفقیتهای خودش دارد. همچنین اگرچه هردوی آنها دیگران را استثمار میکنند، اما استثمار برای افراد ضد اجتماعی، هدف اصلی است.
ارتباط برقرار کردن با فرد خودشیفته وخیم
اگر ویژگیهایی که درمورد خودشیفتگی وخیم مطرح کردیم برایتان آشنا به نظر میرسد خوب است. زیرا اگر بدانید که در ارتباط با فردی هستید که فقط به خودش توجه دارد، پرخاشگر و حساس است، بدگمان و حسود است و ممکن است به شما آسیب برساند، هشداری کمک کننده به شماست. در اینجا چند توصیه برای ارتباط با چنین فردی ارائه میشود:
- اول اینکه بپذیرید که ارتباط با آنها سخت است. اگر به نظر میرسد که امکان دارد به شما آسیب برساند، سعی کنید ارتباطتان را با او تا حد امکان محدود کنید و خود را از او دور کنید. اگرچه آنها ممکن است مرزهای ضعیفی در روابطشان داشته باشند و وقتی شما میخواهید مرزی تعیین کنید، رنجیده خاطر میشوند.
- اگر میخواهید از آنها انتقادی کنید یا با آنها مخالفت کنید این کار را در حضور دیگران یا با لحن انتقادی شدید مطرح نکنید. چرا که انتقاد شدید یا انتقاد در حضور دیگران باعث عصبانی شدن، رفتارهای تکانشی و یا تلافی جویانه از جانب آنها میشود و سعی میکنند دیگران را به واکنش علیه شما تحریک کنند.
- نباید از آنها انتظار داشته باشید که تغییر کنند و سعی در تغییر آنها نیز نداشته باشید. چون آنها در برابر تلاش شما برای تغییر مقاومت میکنند.
- اگر مجبور به ارتباط با آن افراد هستید، مثلاً آن فرد یکی از اعضای خانواده یا همکار شماست، سعی کنید با سایر افرادی که حامی شما هستند نیز ارتباط برقرار کنید تا بخشی از رنجی که آن فرد به شما وارد کرده، کاهش یابد.
درمان خودشیفتگی وخیم
با وجود آنکه احتمال مراجعه افراد خودشیفته وخیم برای درمان، کم است اما به هر حال ممکن است آنها به دلیل تأثیر منفی شخصیتشان بر زندگیشان و یا مشکلاتی که با همکاران، دوستان، خانواده یا شریکهای عاطفی خود دارند، نهایتاً برای درمان مراجعه کنند. مثلاً ممکن است به دلیل اینکه شریک عاطفیشان یک فرصت نهایی به آنها داده تا خود را اصلاح کنند، در پی حل مشکل خود برآیند. به عبارت دیگر آنها معمولاً از اشتباه بودن رفتارشان، آگاهی ندارند و به دلیل پیامدهای ناشی از رفتارشان که شامل افسردگی، تحریک پذیری و مشکل در مدیریت خشمشان است برای درمان مراجعه میکنند.
گرچه درمان خودشیفتگی وخیم دشوار است اما به هرحال جلسات درمانی میتواند مزایایی را برای همه مشکلات داشته باشد. درمورد شخصیت خودشیفته وخیم نیز با کمک جلسات درمان میتوان در بعضی جنبهها به آنها کمک کرد. مثلاً
- کمک به ایجاد روابط بین فردی قویتر
- کمک به افزایش تنظیم هیجان
برگرفته از: healthline
سلام..موقع زدن شماره صفحه نمیشه صفحه رو عوض کرد…با ها از صفحه ۱ مطالب روانشناسی خواستم برم به بقیه صفحات ولی نشده…
ممنون میشم رسیدگی کنید
ممنون از اطلاع رسانیتون رفع شد مجدد بررسی کنید