۲۰ روش ساده ی انگیزه دادن به دیگران
آیا تابهحال کسی شما را به یک زندگی سالمتر، شادتر و کاملتر ترغیب کرده است؟ اگر جواب شما مثبت است، پس اهمیت انگیزه در زندگی افراد را درک میکنید. انگیزهبخش بودن یک خصیصهی تأثیرگذار و قدرتمند است. برای اینکه بتوانید به دیگران انگیزه بدهید، باید از ویژگیهای خاصی برخوردار باشید. آیا دوست دارید برای جبران انگیزهی مثبتی که از فردی دریافت کردهاید، خودتان نیز به بهتر شدن اطرافیانتان کمک کنید و به آنها انگیزه بدهید؟ در این مقاله با ۲۰ روش ساده برای انگیزه دادن به دیگران آشنا میشوید.
۱. به دیگران اهمیت بدهید.
اگر نتوانید محبت و توجهتان را صادقانه به کسی نشان بدهید، نمیتوانید به او انگیزه بدهید. سعی کنید با رفتار و گفتار خود، به اطرافیانتان اهمیت بدهید. همین که حالشان را بپرسید و محبتهای کوچک خودتان را از آنها دریغ نکنید، ثابت میکنید که برای شما اهمیت دارند.
۲. اشتیاق را از یاد نبرید.
اشتیاق محرک انرژی است و با داشتنِ انرژی، هیچچیزی غیرممکن نیست. به همین دلیل برای موفقیت در هر کاری، داشتنِ اشتیاق ضروری است. اشتیاق آنقدر مهم است که توصیه کردهاند: «اگر اشتیاق ندارید، ادای آدمهای بااشتیاق را دربیاورید.» هر روز با تمام کسانی که در ارتباط هستید، با اشتیاق برخورد کنید و تردید نداشته باشید که پاسخ لبخندهای واقعی، انرژی مثبت، توجه و گرمای حضورتان را چند برابر دریافت خواهید کرد.
۳. اعتماد دیگران را جلب کنید.
اگر فردی رازی را به شما بگوید، این راز باید بین شما باقی بماند. اعتماد بهسختی بهدست میآید و بهآسانی از دست میرود، پس درگیر خبرچینی در محیط کار یا حاشیههای غیرضروری در شبکههای اجتماعی نشوید تا بتوانید فرد مؤثر و مثبتی باشید که دیگران ترسی از صحبت کردن با او ندارند.
۴. اگر حرف شما مثبت نیست، آن را به زبان نیاورید.
انتقاد کردن کار راحتی است، ولی آیا تابهحال به درست بودن این کار فکر کردهاید؟ به انتقادی که در سر دارید و میخواهید به زبان بیاورید فکر کنید. اگر کسی به هوش و شعور شما توهین کند، طرز لباس پوشیدن شما را مسخره کند یا بیهوده از عملکرد شما انتقاد کند، چه واکنشی نشان خواهید داد؟ بیشک، شنیدن انتقاد خوشایند نیست (بهاستثنای انتقادهای سازنده). هیچکس دوست ندارد سوژهی انتقاد باشد، پس اگر انتقاد شما مثبت و سازنده نیست، قید گفتنش را بزنید.
۵. به دیگران روحیه بدهید.
با تعریف کردن از جزئیاتِ کوچکِ ظاهری، رفتاری یا عملکردی افراد، به آنها روحیه بدهید و روزشان را بسازید. اگر اخمی بر پیشانی همکارتان نشسته است، سعی کنید با تعریف کردن از او، لبخند را بر لبانش بنشانید و به او انگیزه بدهید.
۶. تسلیم نشوید.
تسلیم شدن در برابر استرسهای زندگی و درنتیجه سست شدن مقاومت درونی آسان است، اما اگر میخواهید به اطرافیانتان انگیزه بدهید، باید یاد بگیرید در برابر سختیهای زندگی ایستادگی کنید. اگر میخواهید به دیگران نشان بدهید که با مثبتاندیشی، تلاش مستمر و تسلیم نشدن، میتوانند بر سختترین شرایط غلبه کنند، خودتان باید مظهر ایستادگی باشید.
۷. ضعفهای خود را بپذیرید.
تسلیم نشدن در برابر سختیهای زندگی مهم است، اما باید این حقیقت را بپذیریم که همهی ما انسانیم و ضعفهای غیرقابلانکاری داریم. اگر نتوانیم این ضعفها را بپذیریم، جنبهی انسانی وجودمان را انکار کردهایم. پس برای اینکه دیگران بتوانند صمیمانه با شما ارتباط برقرار کنند، باید بپذیرید که فرد کامل و بیعیبونقصی نیستید. هیچکس نمیتواند ادعا کند کامل است. اگر کسی را دیدید که چنین ادعایی داشت، یا هنوز نتوانسته است حقیقت را بپذیرد یا اینکه دروغگوی خوبی نیست.
۸. فعالانه گوش بدهید.
همهی ما توانایی شنیدن حرفهای دیگران را داریم، اما عدهی کمی از ما میتوانیم فعالانه گوش بدهیم و حرفهای دیگران و معانی ضمنی آنها را کاملا درک کنیم. اگر فردی دربارهی مشکلاتش با شما صحبت میکند، با او ارتباط چشمی برقرار کنید و از او سؤال بپرسید تا نشان بدهید به حرفهایش اهمیت میدهید و میخواهید مشکلات او را درک کنید.
۹. بلندپرواز باشید.
هیچکس نمیتواند از فردی که تسلیم «واقعیت» شده است، انگیزه بگیرد. زندگی چنین فردی عاری از امید و پیشرفت است. اگر میخواهید انگیزهبخش دیگران باشید تا آنها نیز از آرزوهایشان دست نکشند، باید بلندپرواز باشید، اهداف بزرگ داشته باشید و هرگز تسلیم نشوید.
۱۰. طوری از دیگران انتقاد کنید که دلخور نشوند.
زمانی از دیگران انتقاد کنید که خودشان از شما بخواهند. نکتهی شمارهی ۴ را فراموش نکنید: «اگر حرف شما مثبت نیست، آن را به زبان نیاورید.» اگر بدون آنکه فردی از شما خواسته باشد، عیبهایش را برشمرید، فقط موجب ناراحتی او میشوید. اما اگر فردی خودش بخواهد از او انتقاد کنید، قضیه فرق میکند. در آن صورت میتوانید بهطور سازنده انتقاد خود را بیان کنید. مثلا اگر فردی دربارهی یک مقاله، وبلاگ یا رزومه، نظر شما را پرسید، بهتر است بازخوردتان را به این شکل بیان کنید:
ممنونم که نظر منو پرسیدی و بهم اعتماد داری. من خوندمش و خیلی خوشم اومد از (به نکات مثبت اشاره کنید)، اما به نظرم میتونست بهتر از این هم باشه، اگه (انتقاد سازندهی خود را ارائه کنید.)
۱۱. با همه یکسان رفتار کنید.
ما انسانها صرفنظر از جنسیت، نژاد، عقاید سیاسی و مذهبی و عوامل دیگر، یکسان خلق شدهایم. بدونِ در نظر گرفتن این اختلافات که بهتنهایی تعیینکنندهی ارزش انسانها نیستند، به اطرافیانتان عشق بورزید و به فکرشان باشید. اگر میخواهید به دیگران انگیزه بدهید، بدون اهمیت دادن به عواملی که برشمردیم، با آنها طوری رفتار کنید که شایستهی هر انسانی است.
۱۲. با اعتمادبهنفس گام بردارید.
سرتان را بالا بگیرید و نگاهتان را از دیگران ندزدید تا بتوانید با دوستان و آشنایانی که میبینید، سلام و احوالپرسی کنید. طوری راه بروید و رفتار کنید که محبت و اعتمادبهنفس را به دیگران القا کنید.
۱۳. آرام و خونسرد باشید.
نحوهی واکنش افراد به توهینها یا انتقادها، نشاندهندهی میزان توانایی آنها برای انگیزه دادن به دیگران است. اگر جواب نفرت فردی را با نفرت بدهید، چه فرقی با او دارید؟ مهم نیست توهین یا انتقادی که شنیدهاید چقدر زننده یا غیرمنصفانه است، سعی کنید آرامش و خونسردیتان را حفظ کنید، زیرا ناراحت شدن یا واکنش نشان دادن، حال شما را بهتر نخواهد کرد و اگر هدفتان انگیزه دادن به دیگران باشد، به هدف خود نمیرسید. طوری به توهینها و انتقادها واکنش نشان بدهید که انگار هیچیک را نشنیدهاید تا کسانی که شاهد آرامش و خونسردی شما هستند، از رفتارتان الهام بگیرند.
۱۴. منابع الهامبخش خودتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.
چه کتابها یا افرادی تأثیر عمیقی بر شکلگیری شخصیت شما گذاشتهاند؟ چه منابع الهامبخشی در مهمترین تصمیمگیریهای زندگیتان به شما کمک کردهاند؟ چگونه توانستهاید انسانی شاد، سالم و مثبت باشید؟ منابعی را که در شکلگیری شخصیت فعلیتان اثرگذار بودهاند، با دیگران به اشتراک بگذارید تا آنها نیز از چنین منابعی الهام بگیرند.
۱۵. از افرادی که کمکتان میکنند، تقدیر کنید.
شخصیت شما هرقدر هم شگفتانگیز و عالی باشد، مطمئنا برای رسیدن به موقعیت فعلیتان، از کمکهای دیگران بهره بردهاید. اگر نویسنده هستید و از بخش خاصی از کتاب شما استقبال شده است که در نگارش آن بخش از دوست خود الهام گرفتهاید، اینگونه از او تقدیر کنید: «بسیار خوشحالم از استقبال گرم شما، اما راستش رو بخواین، ایدهی این بخش اصلا مال من نبود! دوست باهوش و بااستعداد من … (نام دوستتان) لایق تحسین شماست.»
۱۶. به قولهایتان عمل کنید.
اگر برای انجام کاری قول دادهاید، اما همزمان به سینما یا کنسرت دعوت میشوید، باید به قول خود عمل کنید، هرچند سینما یا کنسرت گزینههای بهتری باشند. وقتی سروکلهی فرصتهای بهتر پیدا میشود، قسر دررفتن از زیر قولهایی که دادهایم آسان است، اما این بدقولیها اعتمادی را که برای بهدست آوردنش سخت تلاش کردهاید، بیبروبرگرد از بین میبرند. پس عاقلانه فکر کنید و به وعدههایتان عمل کنید.
۱۷. با خودتان صادق باشید.
بسیاری از ما بسته به موقعیتهای اجتماعی مختلف، برای خانواده، همکاران و دوستان، شخصیت متفاوتی را بروز میدهیم. اما نشان دادن شخصیتهای متفاوت از خودتان در هریک از این موقعیتها، کار طاقتفرسایی است و روش خوبی برای انگیزه دادن به دیگران نیست. آیا شما میتوانید به کسی که با شخصیت واقعی خودش راحت نیست و در هر جمعی نقاب متفاوتی به چهرهاش میزند، اعتماد کنید؟ خود واقعیتان را بپذیرید و سعی نکنید آن را از دیگران پنهان کنید.
۱۸. نسبت به افکار و ایدههای متفاوت و جدید، انعطافپذیر باشید.
کسی که میگوید جواب همهی سؤالات را میداند، یا شوخی میکند یا سخت در اشتباه است. بهتر است بهطور منظم باورهایتان را به چالش بکشید. برای مثال اگر طرفدار محافظهکاری مالی هستید، سعی کنید مقالات منتخب جناح سیاسی مخالف را بخوانید یا پای صحبتهای فردی از جناج مقابل بنشینید تا از دید او به مسائل نگاه کنید. با افرادی که دیدگاهشان با شما متفاوت است، صحبت کنید تا از عقاید آنها باخبر شوید. هدف این نیست که دیدگاهتان را عوض کنید. اگر به موضوعی اعتقاد راسخ دارید، باید آن را با ایدهها و افکار متفاوت و جدید بسنجید. بلندنظری شما به دیگران نشان میدهد آنقدر به عقایدتان ایمان دارید که حاضرید آنها را به چالش بکشید. بهعلاوه، با این نگرش، کسانی هم که عقایدشان با شما یکی نیست، به شما اعتماد میکنند.
۱۹. مغرور نشوید.
اگر در بحث و گفتوگویی پیروز شدهاید، نیازی نیست به خودتان ببالید. با گفتن جملاتی نظیر «بهت که گفتم!» خودتان را سرکش و مغرور نشان میدهید و کاری میکنید که دیگران هرگز دربارهی مسائل مهم با شما وارد بحث نشوند.
۲۰. به دیگران آزادی بدهید.
بهتر است بهجای نصیحتهای زیاد و کنترل کردن دیگران، به آنها آزادی بدهید تا خودشان موفق به حل مشکلاتشان شوند. هیچکس از مدیریت ذرهبینی خوشش نمیآید. اگر کسی از شما کمک خواست، سعی کنید با یک راهنمایی اجمالی او را در مسیر درست قرار بدهید، اما بگذارید برخی از مسائل ناگفته بمانند تا فرد بتواند با تواناییهای خودش جاهای خالی را پر کند. زمانی که فرد بتواند بهتنهایی از پس مشکلاتش برآید، به این نتیجه میرسد که قدرتمندتر از آن است که قبلا تصور میکرد.
آیا شما هم به اطرافیان خود انگیزه میدهید؟ آیا طعم شیرین انگیزه دادن به فردی که میخواهد گام مثبتی را بهسوی بهتر شدن بردارد، چشیدهاید؟ آیا کسی به شما انگیزهی غلبه بر مشکل مهمی را داده است؟ از بدهوبستان انگیزههایتان برای ما بگویید.
برگرفته از: Lifehack
جدیترین دیدگاهها