راهنمای ترسیم نقشه ذهنی
از دوران باستان، افراد از روشهای بصری مختلفی برای بازنمایی، سازماندهی و درک اطلاعات استفاده میکردهاند. تا اینکه محقق و مدرسی به نام تونی بوزان (Tony Buzan)، در دههی ۱۹۷۰ میلادی، رسما ترسیم نقشه ذهنی را بهوجود آورد. ترسیم نقشه ذهنی، تکنیک گرافیکی قدرتمندی است که شاهکلیدی برای باز کردن صندوق قابلیتهای بالقوهی مغزتان به شما میدهد. ابزاری که دامنهی کاملی از مهارتهای مغزی (کلمات، تصاویر، شمارهها، منطق، ریتم، رنگ و آگاهی فضایی) را در یک مجموعهی واحد و بسیار قدرتمند به خدمت در میآورد. نقشه ذهنی آیینهای است که نشان میدهد ذهن ما واقعا چطور اطلاعات را پردازش میکند و به یاد میآورد یعنی به شکلی پویا و بصری (زمانی تصور بر این بود که این عمل کاملا بهصورت خطی انجام میشود). از نقشه ذهنی میتوان در تمام جنبههای زندگی، برای بهبود یادگیری، تفکر روشنتر و افزایش عملکرد انسانی استفاده کرد. شاخههای یک نقشه ذهنی رنگارنگ و عنکبوتوار (یا شاید هم درختوار)، برای نشان دادن روابط، حل خلاقانهی مسائل و کمک به یادآوری آنچه شخص پیش از این یاد گرفته است، به اطراف گسترده شدهاند. در این مقاله، روش ترسیم نقشه ذهنی را بهصورت قدم به قدم به شما آموزش خواهیم داد و نقاط قوت و ضعف بسیاری از برنامههای نرمافزاری ترسیم نقشه ذهنی را (که در حال حاضر در بازار موجود هستند) برخواهیم شمرد.
برنامهریزی برای ترسیم نقشه ذهنی
۱. هواپیمایی که در آسمان پرواز میکند.
وقتی هواپیمایی را در آسمان تجسم میکنید یا اینکه واقعا میبینید، هواپیما در آن لحظه در نقطهی تمرکز ذهن شما قرار دارد. اما ذهن شما در آنجا متوقف نمیشود بلکه بلافاصله شروع به ساختن مراجع یا تداعیهایی در خصوص هواپیما میکند. چیزهایی مثل رنگ آسمان، انواع مختلف هواپیما، چگونگی پرواز هواپیما، خلبانها، مسافران، فرودگاهها و مانند این موارد. از آنجایی که افکار ما تصویری هستند و نه کلامی، این تداعیها اغلب به شکلی بصری در ذهن ما ظاهر میشوند.
ذهن شما بلافاصله و با ارتباط دادن میان این معانی یا مفاهیم (نوعی شبکهی ذهنی) شروع به ساختن نقشه میکند.
۲. عنکبوت یا درختی پُر شاخه را تجسم کنید.
برای تهیهی نقشه ذهنی، مفهوم هواپیما را در نظر بگیرید و عبارت «هواپیما» را روی یک تکه کاغذ سفید به صورت افقی بنویسید. این بدن عنکبوت یا تنهی درخت شماست. سپس شعاعهایی با خطوطی به رنگهای متفاوت از هواپیما به بیرون رسم کنید. اینها شاخههای درخت یا پاهای عنکبوت شما هستند. روی هر یک از این خطوط تداعیهایی را که عبارت هواپیما در ذهن شما ایجاد میکند، بنویسید: مثلا، خلبانها و فرودگاهها. از هر یک از این خطوط هم تداعیهای دیگری به ذهنتان خطور میکند که آنها را روی خطوط خواهید نوشت. مثلا، در ارتباط با خلبان ممکن است به حقوق یا دورهی آموزشی فکر کنید. نقشه به همین ترتیب گسترش پیدا میکند.
۳. از ذهن خود همانگونه که فکر میکنید، استفاده کنید.
هنگامی که ذهن روی چیزی (یک ایده، صدا، تصویر، احساس و غیره) قفل میشود، آن «چیز» در مرکز تفکر ما قرار میگیرد. ایدهها، تصاویر، احساسات و موارد بیشمار دیگری از این یک چیز ساطع میشوند که ذهن ما میان آنها ارتباط برقرار میکند. ترسیم نقشه ذهنی به شما کمک میکند تا میان این تکههای مختلف اطلاعات و مفاهیم، رابطه برقرار کنید و هرچه ذهن تداعیها و پیوندهای بیشتری برقرار کند، امکان بهخاطر سپردن آن چیز بیشتر میشود.
۴. اطلاعات را خلق، ثبت و هضم کنید و آن را به دیگران ارائه دهید.
برقراری این روابط به شما امکان میدهد تا هر یک از این کارها را بهسرعت و به شکلی مؤثر انجام دهید. بهعلاوه، همینطور که در حال تهیهی نقشه هستید، این ارتباطات بهصورت طبیعی برقرار میشوند. مشاهدات نشان میدهد که هم نوشتن و هم تصویرسازی حافظه، خلاقیت و پردازش شناختی را بهبود میدهند. رنگ هم یک تقویتکنندهی قوی برای حافظه است. اینها در کنار هم یک نقشه ذهنی خلق میکنند که حواس متعدد ما به آن خوراک خواهند داد.
- نقشههای ذهنی ابزارهایی برای خلق چیزها و پیدا کردن رویکردهایی برای حل مسائل هستند. برای تهیهی چنین نقشههایی به طوفان فکری نیاز داریم. به عنوان مثال، میتوانید نقشههایی برای جشن عروسی، دستورات غذایی جدید، کمپین تبلیغاتی، درخواست افزایش حقوق از رئیس و مواردی مثل اینها تهیه کنید. نقشه ذهنی در حل مسئله هم کاربرد دارد: اموری چون مدیریت بهتر پول، بررسی وضعیت سلامت، اختلافات فردی و غیره. از این تکنیک در مطالعات دانشگاهی، برای آماده کردن مقالات، نوشتن مقالات پژوهشی، آمادگی برای امتحانات و غیره نیز استفاده میشود. برای همهی اینها میتوان تصویر سازی ذهنی تهیه کرد.
- نقشههای ذهنی همچنین ابزاری برای ثبت اطلاعاتی هستند که مستقیما به موضوع مورد نظر مربوط میشوند چرا که میتوانید با استفاده از این ابزار، مقادیر زیاد اطلاعات را فشرده کنید. آنها به شما کمک میکنند متوجه شوید که، مثلا برای تهیهی یک صورتجلسه، نوشتن زندگینامه، تهیهی رزومه و مواردی از این دست، از چه اطلاعاتی باید یادداشتبرداری کنید. همچنین، ثابت شده است که نقشه ذهنی، برای یادداشتبرداری تکنیک مؤثری است. به جای نوشتن تکتک کلماتی که معلم به زبان میآورد یا در کلاس گفته میشود (تفکر خطی)، عنوان موضوع درس را در مرکز صفحه بنویسید و همانطور که دربارهی موضوعات فرعی، مثالها، تاریخها و سایر اطلاعات بحث میشود، شما هم شاخههای مربوطه را بکشید و آنها را نامگذاری کنید.
- نقشههای ذهنی به شما کمک میکنند تا بهسادگی اطلاعات را هضم کرده و سپس از آنها استفاده کنید. به این معنی که به شما کمک میکند تا چیزهایی مثل محتوای یک کتاب، گفتوگوهایی که با دیگران داشتهاید، برنامه زمانی و مانند آن را بهتر به یاد آورید. همچنین میتوانید از آنها برای تجزیه و تحلیل موضوعات پیچیدهای چون معامله سهام، شبکههای کامپیوتری، مکانیک موتورها و غیره استفاده کنید. در نهایت، نقشههای ذهنی برای برنامهریزی و اجرای چیزهایی مثل تعطیلات، وقت، پروژههای حساس و غیره نیز مفید هستند.
- نقشههای ذهنی ابزارهای قدرتمندی برای ارائهی اطلاعات هم هستند. میتوان برای ارائه دادن، پروژههای گروهی، گفتوگوهای صریح، مطالب نوشتاری و غیره، نقشه ذهنی تهیه کرد.
۵. تهیه نقشه ذهنی بهصورت دستی یا با برنامهی کامپیوتری
دهههاست که مردم نقشههای ذهنی را دستی ترسیم میکنند. اما با ظهور نرمافزارهای نقشهبرداری ذهنی، بسیاری از افراد شروع به تهیهی آنها با کامپیوتر کردند. بهویژه در دنیای تجارت که، استفاده از نرمافزار برای انجام هر کاری، از تهیهی صورتجلسه گرفته تا مدیریت کامل پروژه به صورت نرمافزاری انجام میشود. این انتخابی شخصی است که به محیط بستگی دارد. در هر حال، توصیه میکنیم که سبک خود را پیدا کنید و آزادانه آن را بهکار ببرید.
هنگام تهیهی نقشه ذهنی، خشک و انعطافناپذیر نباشید. اگر چنین کنید مغز شما فعالانه از هر دو نیمکرهی راست و چپ استفاده نخواهد کرد. در حالی که شما برای تهیهی شبکهای از پیوندها به استفاده از هر دو نیمکره وابسته هستید (نیمکرهی راست برای تصاویر، رنگها، ابعاد، تخیل و تفکر «تصویر بزرگ» و نیمکرهی چپ برای کلمات، منطق، تجزیه و تحلیل، شمارهها و تفکر ترتیبی).
تهیه نقشه ذهنی به صورت دستی
۱. شکل موضوع را نشان دهید
نقشه ذهنی باید بتواند شکل نهایی یا معماری موضوع را نشان دهد. نقشه ذهنی برای انجام این کار، از نشان دادن اهمیت نسبی مفاهیم نسبت به یکدیگر و چگونگی ارتباط آنها استفاده میکند. شما باید بتوانید در مراجعات بعدی به آن تصویر، با یک نگاه به صفحه، تمام اطلاعات را به یاد بیاورید. اما اول باید نقشه را با آمدن ایدهها و پیدا کردن روابط بیشتر گسترش دهید. شنیدهاید که میگویند: «شنیدن کی بود مانند دیدن؟» این دقیقا همان کاری است که نقشه ذهنی انجام میدهد: هم تصویر بزرگ و هم جزئیات مسئله را به شما نمایش میدهد.
۲. طوفان فکری برقرار کنید
میتوانید پیش از شروع ترسیم دربارهی موضوع، طوفان فکری انجام دهید؛ بهخصوص اگر اطلاعات خود را از پیش ثبت و ضبط نکردهاید (مثلا، یادداشتی از جلسهی کلاس ندارید). این کار را میتوانید بهصورت انفرادی یا گروهی انجام دهید. روش کار خیلی ساده است: هر چیزی را که میتوانید در ارتباط با موضوع بهخاطر بیاورید روی کاغذ بنویسید. به جای جمله یا پاراگراف، از کلمات یا عبارات کلیدی استفاده کنید.
بهخاطر داشته باشید که در این مرحله قرار نیست اطلاعات را سازماندهی کنید، فقط آنها را یادداشت کنید. هنگام طوفان فکری از خود بپرسید که موضوع مورد نظر چطور با چیزهایی که از قبل میدانستهاید مربوط است یا با آنها تفاوت دارد.
۳. مستقیم به سراغ ترسیم نقشه بروید.
خیلیها دوست دارند مستقیم بروند سر «اصل مطلب.» و هر صورت، اولین کاری که برای ترسیم نقشه ذهنی باید انجام دهید این است که موضوع خود را در مرکز صفحه بنویسید و دور آن دایرهای بکشید.
بهخاطر داشته باشید صفحه شما باید حتما در حالت افقی قرار گرفته باشد و برای نوشتن موضوع در مرکز، نباید بیش از یک یا دو کلمه استفاده کنید. سعی کنید این کلمات را با سادهترین خط ممکن بنویسید تا بهسرعت خوانده شوند. در ضمن، از صفحهی خطدار استفاده نکنید. این کار باعث میشود وارد تفکر خطی شوید. میتوانید با اضافه کردن رنگ، نقشه را جالبتر کنید. در هر نقشه حداقل سه رنگ مختلف بهکار ببرید. رنگها به جداسازی ایدهها و یادآوری آنها کمک میکنند.
۴. اولین شاخهها را بکشید و نامگذاری کنید.
کار سادهای است: برای هر زیرگروه اصلی مرتبط با موضوع از دایرهای که به دور موضوع کشیدهاید خطی به بیرون رسم کنید و با یک کلمه، عبارتی بسیار کوتاه یا یک تصویر، آن را نامگذاری کنید. از حروف اختصاری استفاده نکنید. مثلا، در مثال هواپیما، شاخههای اصلی شما «فرودگاهها» و «خلبانها» هستند. در یک نقشه ذهنی تمام خطوط یا شاخهها باید با هم مرتبط و اولین شاخهها از همه ضخیمتر باشند.
- هر کلمه یا تصویر باید دقیقا روی شاخهی مربوط به خودش نوشته شود.
- هرجا که امکان داشته باشد از تصویر، عکس یا نقاشی استفاده کنید. مثلا، میتوانید در کنار شاخهای که زیرگروهی منفی دارد یک علامت «ایست» بکشید یا یک شکلک صورت خندان برای شاخهای با زیرگروهی مثبت ترسیم کنید.
- بوزان معتقد است که نقشه ذهنی شبکهای تصویری است. پس، برای وصل کردن تصاویر به هم از فلش، علامت، فاصله و هر ابزار دیگری که به فکرتان میرسد استفاده کنید تا نقشهی شما خیلی «تصویری» باشد.
۵. به سراغ شاخههای بعدی بروید.
این شاخهها باید از قبلیها نازکتر باشند. به چیزهایی فکر کنید که به زیرگروههای اولتان مرتبط هستند. مسائل یا واقعیتهای مهم مرتبط با آنها چه چیزهایی هستند؟ مثلا، وقتی میگویید فرودگاه، چه چیزی به ذهنتان میآید؟ تأخیر؟ اقدامات امنیتی؟ غذای گرانقیمت؟
به تعداد این تداعیها هم از شاخهی «فرودگاهها» شاخه به بیرون بکشید و آنها را نامگذاری کنید. فقط بهکارگیری رنگ و عکس فراموش نشود.
۶. به شاخهگذاری ادامه بدهید.
تا هرجا که دوست دارید این شاخهگذاری را ادامه بدهید. یادتان باشد، هر ردیف شاخهها باید از ردیف قبلی نازکتر باشد. اگر چیزی جدیدی به خاطر آوردید میتوانید به شاخههای قبلی اضافه کنید. حتی ممکن است ناگهان چیز جدیدی کشف کنید و بخواهید شاخهای به ردیف اول اضافه کنید.
گاهی پیشنهاد میشود که زیرگروهها را بهصورت سلسله مراتبی بنویسید. یعنی مثلا، «تأخیر»، «اقدامات امنیتی» و «غذای گرانقیمت» همگی زیرگروههای «فرودگاهها» هستند و برای هر کدام یک شاخه داریم. حالا آن زیرگروهی را که از همه مهمتر میدانید، بالاتر از همه قرار دهید.
۷. برای تمام کردن کار، شاخههای بیشتری اضافه کنید یا شاخهها را بازبینی کنید.
میتوانید شاخه اضافه کنید، تصحیح کنید و لینکهای جدید پیدا کنید. حتی میتوانید دست آخر یک نسخهی پاکنویس تهیه نمایید. این کار به شما کمک میکند خطاها یا ناسازگاریها را هم پیدا کنید و یک نقشه ذهنی مرتب و تمیز بهدست آورید. نقشهی درهم ریخته و نامرتب، توانایی شما را در دیدن تصویر بزرگ یا جزئیات، مختل میکند. در هر صورت، از خودتان بپرسید در حال یادگیری چه چیزی هستید یا چه چیزی یاد گرفتهاید. ببینید چه الگوی بزرگتری کشف کردهاید؟
در نهایت، فراموش نکنید که نقشه ذهنی «درست» یا «غلط» وجود ندارد. فقط کافی است اطلاعات مفیدی که به آنها نیاز دارید در نقشهی شما وجود داشته باشد. هر کس به شیوهی خود نقشه ذهنی ترسیم میکند.
استفاده از نرمافزارها و برنامههای کاربردی ترسیم نقشه ذهنی
۱. نقاط قوت
نرمافزارها و برنامههای کاربردی ترسیم نقشه ذهنی، بهسرعت در حال گسترش امکانات خود هستند. حتی نرمافزارهای رایگانی با قابلیتهای بسیار بالا وجود دارند. از جملهی این قابلیتها عبارتند از: همکاریهای مجازی در زمان واقعی، طوفان فکری و بحث و گفتوگو، تصحیح نقشهها توسط سایر کاربران، وایتبرد، ترسیم آزادانه در طول جلسات یا ارائهها، استفاده شخصی با تلفن همراه، مدیریت پروژههای پیچیده از نقطهی صفر، زمانبندی و غیره.
- از نرمافزارهای ساده تا برنامههایی که برای درک پتانسیل آنها به دورهی آموزشی نیاز هست وجود دارد.
- تعدادی از برنامههای رده بالای این لیست رایگان هستند. بقیه هم، بسته به قابلیتها، از قیمتهای پایین شروع میشوند.
- بهسادگی تصحیح و بهروزرسانی میشوند و ظاهر مرتبی دارند. در اغلب موارد هم میتوانید تصویر خود را بارگذاری کنید.
- معمولا نقشهی تهیه شده را میتوانید بهصورت فایل PDF یا چندین فرمت دیگر دانلود کنید.
۲. نقاط ضعف
امکانات این نرمافزارها و برنامهها متنوع هستند. این باعث محدود شدن طبیعت آزاد نقشه ذهنی میشود. به عنوان مثال، یک نرمافزار به شما امکان میدهد تا میان زیرگروهها فلش بکشید، در حالی که نرمافزار دیگر چنین گزینهای ندارد. در ترسیم نقشه ذهنی، امکان رسم این نوع لینکهای تصویری دارای اهمیت است.
- بیشتر این نرمافزارها به شما اجازه نمیدهند جز با ماوس، با استفاده از چیز دیگری شکل خود را رسم کنید.
- یادگیری کار با آنها میتواند زمانبر باشد.
- بعضی از آنها گرانقیمت هستند.
- طراحی و نوشتن با دست، حافظه و قابلیتهای ادراکی را بهبود میدهد.
۳. نرمافزارهای رایگان را امتحان کنید و نظرات کاربران را بخوانید.
برنامههای نرمافزاری رایگان را امتحان کنید. این باعث میشود تصوری از قابلیتهای اینگونه برنامهها بهدست بیاورید. به این ترتیب میتوانید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید به سراغ نرمافزارهای غیر رایگان دیگری که کارکردهای بیشتری دارند بروید یا نه. نظرات کاربران را هم بخوانید تا ببینید دیگران چه نرمافزاری را برای چه کاری پسندیدهاند. ممکن است یک برنامه برای همکاری با سایرین عالی باشد اما چندان برای رهگیری روند پیشرفت پروژه مناسب نباشد.
برگرفته از: wikihow.com tonybuzan.com
جدیترین دیدگاهها