۱۰ تصمیم مالی که در زندگی باید توجه کنید.
زندگی پر از تصمیمهای مالی است، بعضی ساده، بعضی سخت، اما همگی آنها نهایتا روی زندگی شما در آینده تاثیر میگذارند. به خاطر گرفتن چنین تصمیماتی، طی یک دهه، زندگی شما ممکن است کلا زیر و رو شود.
امروز میخواهم دربارهی بعضی از این انتخابهای مالی حرف بزنم که قرار است در ۱۰ سال آینده از گرفتنشان پشیمان بشوید. میخواهم شما را از درد و رنج ناشی از گرفتن این تصمیمات نجات بدهم. حرفهای امروز من را آویزهی گوشتان بکنید که قرار است حسابی به دردتان بخورند.
۱. هنوز حساب دخل و خرجتان را به دست نگرفتهاید.
برای حساب کتاب کردن امروز و فردا میکنید؟ حالا وقتش رسیده است که دخل و خرجتان را توی مشت بگیرید.
جنبهی قشنگ حساب کتاب کردن در این است که نه تنها حواستان به خرج و برجتان هست، بلکه میدانید برای خریدن چه چیزهایی پول کافی دارید. تا حالا برایتان پیش آمده است که چشمتان به یکی از این بستنیفروشیهای سر خیابان بیفتند که بستنی اسکوپی خوشمزه میفروشند؟ بعد با خودتان فکر کنید: «میدونی چیه، نمیدونم این بستنی رو بخرم یا نه، شاید دیگه خیلی دارم ولخرجی میکنم.»
وقتی حساب کتاب هزینهها را داشته باشید دیگر خبری از این شک و شبههها برای خریدن و نخریدن وجود ندارد. با در دست داشتن سرنخ پولتان دقیقا میدانید که چقدر خرج کنید و حال جیبتان همچنان خوب باقی خواهد ماند.
با دیدن فواید بلندمدت حساب و کتاب مالی چشمهایتان گرد خواهند شد. به این فکر کنید که با این کار چقدر پول میتوانید پسانداز کنید، به چه اهداف مالی میتوانید دست پیدا کنید و با چه صلح و آرامشی در کنار همسرتان بنشینید و با هم تصمیمات مالی بگیرید. به نظر من که ارزشش را دارد!
حتما بخوانید: نگاهی به عادات روانشناسی پول خرج کردن
۲. بدهی کارت اعتباری (خریدهای نسیه) خود را هر ماه صاف نمیکنید.
بدهی موجود در (لیست بقال و قصاب) کارتهای اعتباری میتواند خیلی زود روی هم تلنبار شود و بیچارهتان کند. اگر عادت ندارید سر ماه بدهی (خریدهای نسیه) کارت اعتباری خود را پرداخت کنید، از امروز شروع کنید. استفادهی همیشگی از (امکان نسیه خرید کردن) این کارتهای اعتباری ممکن است باعث شود که به جای خرج کردن پولتان در جاهای ضروری مثل خریدن یا اجارهی خانه، در جاهای غیرضروری پول خرج کنید.
یادآوری میکنم که حساب و کتاب کردن و کنترل خرج و برج به شما کمک میکند تا افسار (این نسیهها) کارتهای اعتباری را در دست بگیرید.
۳. چشم بسته محصولات پولی و مالی میخرید.
زنی را میشناسم که سالانه بالای ۱۰ میلیون تومان خرج انواع و اقسام بیمهها و شهریهها میکند و خودش حتی خبر ندارد! فکر میکنید چنین چیزی ممکن نیست برای شما اتفاق بیفتد؟
وقتی مشاور بیمه به شما بیمهی عمر میفروشد یا مشاور مالی در مورد قرارداد یک وام با شما صحبت میکند، قبل از امضا کردن، اول از همه اطمینان حاصل کنید که به اندازهی کافی از قرارداد بیمه و وام سر در میآورید.
۴. پسانداز کافی برای روز مبادا ندارید.
پسانداز کردن از شما در مقابل رخدادهای پیشبینی نشده محافظت میکند. هر آدمی در زندگی روزهای تنگدستی خواهد داشت. این پسانداز چه یک میلیون تومان باشد چه ده میلیون تومان، بالاخره در روزگار تنگدستی گرهای از کارتان خواهد گشود.
به نظر من هشت ماه در سال را صرف پسانداز کردن کنید و هر وقت از این پسانداز برای امور ضروری استفاده کردید، دوباره از نو شروع کنید و پسانداز کردن را در اولویت اهداف مالی خود قرار دهید. اگر اجازه دهید که پساندازتان ته بکشد، یک روز خواهد آمد که بدجور دستتان زیر ساطور بدهیها خواهد ماند.
حتما بخوانید: هوش مالی چیست؟
۵. جیب خالی، پز عالی
این روزها داشتن ماشین مدل بالا دغدغهی خیلی از آدمها است. افتادن در چاه چشم و همچشمی مثل گودالی است که به این سادگی پر نمیشود. اگر جیبتان خالی است اما به خرید نقد یا قسطی ماشین فکر میکنید، عاجزانه خواهش میکنم: دست نگهدارید.
خریدن ماشین در این شرایط، تبعات پیچیدهای به دنبال دارد. ممکن است ضربهی مالی بخورید و خرید آن ماشین کذایی بدجوری برایتان گران تمام شود. حتی ممکن است پسانداز دوران بازنشستگی خود را الکی الکی دود کنید و به هوا بفرستید، بدون اینکه حتی خودتان آگاه باشید.
۶. با کلهشقی از گرفتن مشاور مالی سرباز میزنید.
اگر در زمینهی امور مالی حرفهای نیستید یا با علوم اقتصادی آشنایی ندارید، احتمال اینکه بیراهه بروید زیاد است. این حرف من به این معنا نیست که هیچ کس نمیتواند بدون اشتباه پیش برود اما ممکن است طی ده سال آینده، در نهایت از تصمیماتی که امروز در خرید و فروش سهام خود گرفتهاید، پشیمان شوید و وقتی به عقب نگاه کنید، بفهمید که یک عالمه پول بیزبان را مفت از دست دادهاید. سرمایهگذاری روی یادگرفتن اصول اولیهی اقتصادی، حداقل از طریق مراجعه به یک مشاور مالی، کار هوشمندانهای است.
با مراجعه به مشاوران مالی میتوانید تا حد زیادی، در وقت و پول خود صرفهجویی کنید و اطمینان حاصل کنید که استراتژی سرمایهگذاری شما در موقعیت فعلی کارآمد است. انواع و اقسام این مشاوران مالی وجود دارند، بنابراین درست و حسابی بگردید تا بفهمید کدامیک به درد شما میخورند.
۷. استفاده از بیمه را نادیده میگیرید.
اگر زبانم لال، قرار باشد همین الان به دیار باقی بشتابید، رفاه مالی خانوادهتان بعد از شما تامین خواهد بود؟ اگر پاسختان منفی است، به نظر من به بیمهی عمر نیاز دارید.
و البته، منظورم از گفتن بیمهی عمر این بود که فقط مثالی زده باشم. به جز بیمهی عمر چندین مدل بیمهی دیگر وجود دارد که باید مد نظر قرار دهید: بیمهی از کار افتادگی، بیمهی خدمات پزشکی و مراقبت برای افراد بالای ۶۰ سال و یا حتی استفادهی همزمان از چند مدلِ بیمهای در کنار هم.
بیمه از شما در مقابل مسائل مالی غیرمترقبهای حمایت میکند که با اتکا به پسانداز خود نمیتوانید از پس پرداخت آن بربیایید. پس هرگز از بیمه چشم پوشی نکنید.
۸. پسانداز کردن برای دوران بازنشستگی را پشت گوش میاندازید.
پسانداز کردن برای دوران بازنشستگی بسیار مهم است. اگر فکر میکنید هنوز پیر نشدهاید یا اصلا پیری به سراغ شما نخواهد آمد سخت در اشتباهید! همهی ما روزی پیر و ناتوان میشویم و دیگر توانایی کار کردن نخواهیم داشت. به علاوه، انواع و اقسام بیماریها به سراغمان میآیند که برای درمان آنها باید پول داشته باشیم. این روزها نمیتوان روی کمکهای دولتی خیلی حساب باز کرد. پس خودتان باید دست به کار شوید و برای دوران بازنشستگی پسانداز کنید.
۹. اهداف مالی شما و همسرتان همسو نیستند.
اگر نیت کردهاید که کلا سرمایه و دار و ندار خود را به باد بدهید، سعی کنید اهداف مالی ناهمسو و جداگانهای از همسرتان داشته باشید! وقتی آدم ازدواج میکند، قرار است در کنار شریک زندگیاش در یک جاده و پا به پای او حرکت کند تا زمانی که مرگ آنها را از هم جدا کند. اگر هنوز با همسرتان بر سر اهداف مالی خود به توافق نرسیدهاید، بنشینید و در موردش با هم حرف بزنید، تفاوتهای هم را بشناسید، سبک و سنگین کنید و به جمعبندی برسید. در نهایت خواهید دید که ارزشش را دارد.
۱۰. به جای اینکه بودجهی شما خرج و مخارج را بگرداند، خرج و مخارج بودجهی شما را میگردانند.
قبض موبایلتان هر ماه سر به فلک میکشد؟ برای این سرویسهای بیخود و مسخرهی سرویسدهندههای تلفن همراه پول خرج میکنید؟ فیلم و سریال دانلود میکنید و هر ماه پوست ترافیک اینترنت خود را میکنید؟ یک عالمه آهنگ دانلود میکنید که خیلیها را بیشتر از یک بار گوش نمیدهید؟
از این مدل سوالات از خود بپرسید، سوالات خوبی هستند چون به هزینههایی اشاره دارند که هر روز و هر ماه جلو رویتان سبز میشوند. بعضی از این مدل هزینهها در مدت یک ماه خیلی روی دستتان خرج نمیگذارند اما در بلندمدت میتوانند اثرات زیانباری داشته باشند. دنبال راههایی باشید که این مدل هزینهها را کاهش دهید و فقط تصور کنید با پسانداز این پول طی ۱۰ سال و سرمایهگذاری آن در جای دیگری چقدر پول میتوان به جیب زد؟ احتمالا خیلی بیشتر از آنچه فکرش را بکنید.
دنبال گرفتن تصمیمات مالیای باشید که آیندهی روشنی داشته باشند. حتی به کار بستن یکی دو تا از این توصیهها میتواند تغییرات چشمگیری در زندگی شما ایجاد کند. حالا در قدم بعدی، کدامیک از این توصیهها را به کار خواهید بست؟
برگرفته از: time.com
جدیترین دیدگاهها