رشد عاطفی در کودکان چیست؟
بخش اعظمی از مسیر رشد عاطفی (Emotional Development) و اجتماعی افراد در دوران ابتدایی کودکیشان شکل میگیرد. رشد عاطفی ابعاد متفاوتی را دربردارد؛ مثلا اینکه احساسات و عواطف چه هستند، درک اینکه چرا و چگونه به وجود میآیند، تشخیص احساسات خود و دیگران و توسعه راههای مؤثر برای اینکه این احساسات را مدیریت کنید. این نوشته کمک خواهد کرد درک بهتری از مراحل رشد عاطفی پیدا کنید، اثرات آن را بشناسید و با عواملی که در تقویت یا اصلاح آن نقش دارند آشنا شوید.
تجربههای اجتماعی و عاطفی در دوران کودکی چگونهاند؟
نوسانات خلقی در دوران کودکی خیلی طبیعی است. نوزادان عموما دچار تغییرات خلقیِ سریعی میشوند. همان طور که احساسات شدیدی بروز میدهند، سریع هم تغییر روحیه میدهند. ممکن است از رفتار کودکتان شوکه شوید که در یک لحظه بهخاطر اسباببازیاش جیغهای دلخراشی میکشد و بلافاصله در لحظه بعد با خوشحالی به تماشای کارتون موردعلاقهاش مینشیند. بچهها در این سنین خیلی هم خسیس هستند و شریکشدن برایشان مشکل است.
فقط در چند سال، سبک زندگی کودک شما تغییر خواهد کرد. اکنون بیشترِ زمان او در کنار خانواده و دوستان نزدیک میگذرد؛ اما بهزودی که وارد مدرسه شود، باید بیشترِ روزش را با افراد ناآشنا بگذراند؛ پس مشخص است که سازگاری با کودکانِ دیگر چقدر مهم است و بنابراین لازم است باهم بررسی کنیم که رشد عاطفی چیست، در کودکان چگونه آغاز میشود و چطور باید آن را مدیریت کرد.
رشد عاطفی در کودکان از چه زمانی آغاز میشود؟
رشد عاطفی وظیفهای پیچیده است که از دوران نوزادی آغار میشود و تا بزرگسالی ادامه دارد. لذت، خشم، ناراحتی و ترس اولین عواطفیاند که در کودکان مشاهده میشوند. با شروع رشد عاطفی در کودکان، عواطف پیچیدهتری را در او مشاهده خواهیم کرد. مانند کم رویی، شگفتی، وجد، خجالت، شرم، احساس گناه، غرور و همدلی. حتی زمانی که کودکان به سن مدرسه میرسند نیز هنوز در حال شناسایی عواطف خود، درک علت آن و مدیریتش خواهند بود.
رشد عاطفی و مهارت های اجتماعی برای آمادگی تحصیلی ضروریاند. از جملۀ این مهارتها میتوان به توجه به چهره بزرگسالان، گذر ساده از یک فعالیت به فعالیت دیگر و مشارکت با همسالان اشاره کرد. اما اصلا رشد عاطفی شامل چهچیزهایی است؟ در ادامه توضیح میدهیم.
بروز عاطفه شامل چه بخشهایی میشود؟
ممکن است برایتان دشوار باشد که تشخیص دهید چهچیزهایی بهعنوان بروز عاطفه در نظر گرفته میشوند که در مرحله بعد بخواهید به رشد و اصلاح آن کمک کنید. بیایید زیرمجموعههای بروز عاطفه را بررسی کنیم:
- واکنشهای فیزیکی (مثل ضربان قلب، تنفس و سطح هورمونها)؛
- احساساتی که کودکان میتوانند تشخیص دهند و نام ببرند؛
- افکار و قضاوتهایی که با احساسات در ارتباط هستند؛
- نشانههای عملی (تمایل به نزدیکشدن، فرار یا مبارزه)؛
- بروز احساسات در رفتار.
بروز عاطفه تحتتأثیر چه عواملی قرار میگیرد؟
حالا که قادرید تشخیص دهید چهچیزهایی بهعنوان بروز عاطفه در نظر گرفته میشوند، لازم است بدانید ابراز عاطفه تحتتأثیر چهچیزهایی است:
- ارزشها و باورهایی که کودکان و نوجوانان درباره روشهای مناسب و نامناسبِ بروز عاطفه از خانواده و مربیان خود یاد میگیرند؛
- رفتارهای عاطفی که کودکان و نوجوانان با مشاهده و تجربه یاد میگیرند؛
- اینکه چه میزان از عواطف آنها بهشکل مؤثری برآورده میشود؛
- میزان استرسهای مختلفی که در خانوادهها وجود دارد؛
- صفات شخصیتی کودکان و نوجوانان؛
- هنجارهای فرهنگی.
میزان رشد عاطفی در کودکان ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. برخی کودکان از خردسالی مهارت بالایی در رشد عاطفی از خود نشان میدهند؛ در صورتی که برای سایر کودکان ممکن است زمان بیشتری نیاز باشد تا عواطف خود را بهخوبی مدیریت کنند.
والدین چه نقشی در رشد عاطفی در کودکان دارند؟
اولین قدم برای اینکه حمایتی مؤثر در فرایند رشد عاطفی کودکان داشته باشیم این است که به احساسات آنها توجه کنیم و متوجه شویم چگونه این احساسات را مدیریت میکنند. بسیاری از مدارس و مؤسسات آموزشی برنامههای خاصی را برگزار میکنند تا مهارتهای عاطفی و اجتماعی را آموزش دهند؛ اما لازم است بدانید کودکان این مهارتها را در تعاملات روزانۀ خود هم یاد میگیرند.
اهمیت دلبستگی ایمن
احساس دلبستگی که کودکان با مراقبان اولیه خود دارند، زمینه زندگی عاطفی آنها را شکل میدهد. اگر والدین نیازهای کودک را برآورده کنند، کودک کمکم دنیا را محیطی امن برآورد میکند که انسانهایی قابلاعتماد و پاسخگو دارد؛ بنابراین در احساس دلبستگیاش احساس امنیت خواهد کرد. رابطه مراقب و کودک زمینه را برای روابط اجتماعی آینده فراهم میکند. یک دلبستگیِ ایمن سبب میشود کودک در گشتوگذار در جهان و داشتن روابط سالم احساس آزادی کند. تأیید اینکه جهان قابلپیشبینی و مورداعتماد است تواناییِ رشد کودک را تضمین میکند. تحقیقات نشان میدهد «دلبستگیِ ایمن به والدین» رابطۀ مثبت و معناداری با درک احساسات و کنترل خشم دارد.
در مقابل، کودکی که جهان را پیشبینیناپذیر و خصمانه برآورد میکند مجبور میشود مقدار زیادی از انرژیاش را صرف مدیریت برانگیختگی عواطف خود کند. دلبستگیِ ناامن با احساس بیکفایتیِ عاطفی و اجتماعی در ارتباط است. بهعلاوه، اگر کودکی جهان اجتماعی را غیردوستانه ادراک کند، روی واکنشهای احساسی و رفتار بین فردی او هم اثر خواهد داشت؛ برای مثال، اگر بدرفتاری ببیند، احساس اضطراب یا ترس در او تقویت میشود.
کودکی که مجبور است همیشه برای نشانههای خطر هوشیار باشد، ممکن است پرخاشگری یا مطیعبودن را بهعنوان وسیلهای برای محافظت از خودش انتخاب کند. نهادینهشدن چنین خصوصیاتی کودک را در آینده به قربانی یا ستمگر تبدیل میکند. در مجموع، میتوان گفت ساختارهای شناختی و عاطفیِ اشتباه سبب میشوند کودک واکنشهای رفتاری عجیب یا اشتباهی از خود بروز دهد. این امر او را از تعامل موفقیتآمیز در آینده محروم خواهد کرد.
در ادامه، باهم بررسی میکنیم که چگونه به رشد عاطفی در کودکان خود کمک کنیم.
روشهای کمک به رشد عاطفی و اجتماعی کودکان
حالا چطور به فرزند خود کمک کنید که با سایر همسالانش تعامل کند؟ شایستگی اجتماعی فقط این نیست که با همبازیهای خود کنار بیاید؛ بلکه این هم مهم است که بتواند همدلی خود را نشان دهد، احساسات خود را بروز دهد و بخشنده باشد. خوشبختانه راههای زیادی وجود دارد که به کودکتان کمک کنید تمام این مهارتها را در خود تقویت کند.
با احساسات و عواطف کودکان و نوجوانان هماهنگ شوید.
بعضی از عواطف بهراحتی قابلشناساییاند، اما برخی از آنها خیلی واضح نیستند. اگر میخواهید با عواطف کودکان و نوجوانان هماهنگ شوید، باید به زبان بدن آنها توجه کنید، به حرفهایی که میزنند و نحوه بیانشان دقت کنید و رفتار آنها را زیر نظر بگیرید. اینگونه به نیازهای آنها پاسخ مؤثرتری میدهید. همچنین قادر خواهید بود راهنمایی دقیقتری ارائه دهید تا عواطف خود را مدیریت کنند.
به کودکان و نوجوانان کمک کنید عواطف را تشخیص دهند و درک کنند.
اینکه با کودکان صحبت کنید و عواطف را به آنها آموزش دهید، کمک خواهد کرد نسبت به خود و دیگران آگاهی بیشتری به دست آورند. همچنین به آنها یاد میدهد در طول زمان بتوانند عواطف خود را مدیریت کنند.
رشد عاطفی فرایندی تدریجی است که باید مطابق با سن کودک انجام شود. در نوجوانان، دانش احساسی عمیقتر شده و روی فاکتورهای قابلمشاهدهتری متمرکز شده است؛ اما ابراز احساسات و تنظیم احساسات در آنها خیلی توسعهیافته نیست و نیاز دارد توسط محیط اجتماعی اصلاح و تقویت شود. کودکان دبستانی میتوانند درباره احساسات خود گزارش دهند و برای توضیح موقعیتهای احساسی از کلمات استفاده کنند. با بالغشدن، نوجوانان برای اینکه بتوانند برداشتی از موقعیت داشته باشند، علاوه بر برآورد عوامل محیطی، از تجارب قبلی خود نیز بهره میگیرند.
برای ابراز منفی عواطف، محدودیت قرار دهید.
به کودکان و نوجوانان کمک کنید درک کنند که هیچ اشکالی ندارد اگر بازه احساسی و عاطفی گستردهای را تجربه میکنند. به آنها زبان و مهارت موردنیاز را برای برخورد با عواطف پیچیده یاد بدهید. آموزش دهید چطور عواطفی مثل خشم یا ناامیدی را به روش درستی بروز دهند. همچنین ضروری است که برای رفتارهای خشن، خطرناک یا نامناسب نیز محدودیت مشخص کنید.
الگوی مناسبی باشید.
مشاهده یکی از مهمترین ابزارهایی است که کودکان بهکمک آن چیزهای جدید میآموزند. به کودکان و نوجوانان، در عمل، نشان دهید خودتان چطور عواطف متفاوت را مدیریت میکنید. به این روش آنها بهصورت غیرمستقیم از شما خواهند آموخت. اگر کودکان ببینند شما روحیه مشارکت دارید، سپاسگزاری میکنید، کمک میکنید و احساسات خود را به زبان میآورید، خودشان هم یاد میگیرند که چطور با افراد خارج از خانه رفتار کنند. اگر کنترلتان را از دست دادید، معذرت خواهی کنید و مشخص کنید که در ادامه، برای جبران چه خواهید کرد.
رفتارهای مثبت را تقویت کنید.
خیلی مهم است که وقتی کودک رفتار اجتماعی صحیحی بروز میدهد او را ستایش کنید. اینکه کمک کنید فرزندتان نسبت به خودش احساس خوبی داشته باشد نقش مهمی در رشد عاطفی او و ایجاد حس همدلی در او دارد. کودکی که در محیطی پرورش یافته که در آن میتواند احساسات خود را ابراز کند، بهطور طبیعی به فرد بخشندهتر و باملاحظهتری تبدیل میشود. تقویت مثبت نهتنها به کودک کمک میکند احساس خوبی به خودش داشته باشد، بلکه برای او مشخص میکند که چرا بعضی از رفتارها مطلوب و قابلستایش در نظر گرفته میشوند.
همدلی را آموزش دهید.
همدلی را در فرزندتان پرورش دهید. کمک کنید هوش عاطفی کودک رشد کند تا بتواند احساس دیگران را درک کند. این کار را با پرسوجو درباره احساس فرزندتان شروع کنید. از او درباره اتفاقاتی که در زندگیاش میافتد سؤال کنید؛ مثلا بپرسید «از اینکه اسباببازیات را گم کردی چه حسی داری؟» یا «کتاب قصهای که برایت خواندم به تو چه حسی داد؟»
زمانی که یاد گرفت احساسات خودش را ابراز کند، درباره احساسات دیگران با او صحبت کنید؛ مثلا از او بپرسید «بهنظرت همکلاسیات چه حسی داشته، وقتی عروسکش را بهزور گرفتی؟» با پرسیدن چنین سؤالاتی، کودک کمکم به این مهارت دست پیدا میکند که فکر کند چطور رفتارهایش ممکن است روی عواطف اطرافیانش اثرگذار باشد.
همکاری را یاد دهید.
همکاری یکی از مهارتهایی است که با تجربه عملی کسب میشود. این فرصت را برای فرزندتان مهیا کنید که با کودکان دیگر بازی کند و ارتباط بگیرد. این یکی از بهترین راههایی است که یاد بگیرد چطور با دیگران سازش کند. معمولا برای بچهها سخت است که صبور باشند یا خوشیهایشان را با دیگران قسمت کنند؛ بنابراین ممکن است لحظاتی اتفاق بیفتد که ارتباط با همبازیهایش برایش سخت و آزاردهنده شود. شما صبور باشید. دلبندتان کمکم با کسب تجربه در این زمینه پیشرفت خواهد کرد.
وقتی کودکتان با دیگران بازی میکند، مهارتهای حل مسئله هم در او تقویت میشود. تعاملات اولیه ممکن است پر از تنش و مشکلات باشند؛ اما در نهایت کودک یاد میگیرد چطور مذاکره کند و با همبازیهایش سازش کند.
سخن آخر
رشد عاطفی به کودکان کمک میکند بتوانند در شرایط خاص، تعامل و همکاری کنند. بهعلاوه، اثرات جانبی مثبتی هم ایجاد میکند. از جمله احساس کارآمدی، رفتار مناسب اجتماعی و رفتار حمایتگر نسبت به خانواده و جامعه. همچنین رشد عاطفی و احساس شایستگی به کودک کمک میکند طیف وسیعی از شرایط را مدیریت کند؛ مثلا نشانهها را تشخیص دهد، مسائل را حل کند و در روابط بینفردی هدفگرا باشد.
برگرفته از: verywellmind
جدیترین دیدگاهها