۵ باور نادرست درمورد افسردگی
معمولا بسیاری از افراد با شنیدن کلمهی افسردگی، فردی غمگین، بدبین، پکر و ژولیده را در ذهنشان مجسم میکنند، اما واقعیت این است که تشخیص فرد افسرده به این آسانی نیست. افراد افسرده لزوما غمگین نیستند. اتفاقا بسیاری از این افراد در برابر دیگران بسیار خوب رفتار میکنند. همین امر نشان میدهد اختلال خُلقی تا چه حد میتواند گولزننده باشد.
افسردگی یکی از شایعترین بیماریهاست. براساس آمار مؤسسهی ملی سلامت روان (NIMH)، حدود ۱۶ میلیون بزرگسال (در حدود ۶٫۷٪ از کل جمعیت) در ایالات متحده حداقل یک دوره افسردگی شدید را تجربه کردهاند.
آنچه بیشتر از شیوع بیماری افسردگی برای روانشناسان نگرانکننده بهنظر میرسد، تصورات اشتباه دربارهی آن است. بهعنوان مثال، اگر فرد مبتلا به افسردگی تصورات نادرستی دربارهی گزینههای درمانیِ موجود داشته باشد یا مشاوره را یک روند طولانی بداند که باید تا مدتها به آن متعهد بماند، ممکن است از درمان سرباز زند. شناخت حقیقت افسردگی میتواند به شما و عزیزانتان کمک کند تا از زاویهی بهتری این بیماری را ببینید.
در این مطلب، خانم دبرا کیسن (Debra Kissen) عضو انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا دربارهی ۵ تصور اشتباه رایج دربارهی افسردگی توضیح میدهد.
۱. افراد مبتلا به افسردگی بینظم و ژولیده هستند.
معمولا در فیلمها و برنامههای تلویزیونی، افراد افسرده شبیه به هم هستند. بازیگری که نقش فردی افسرده را بازی میکند، معمولا روی یک کاناپه دراز میکشد، اطرافش پر از ظروف و غذاهای ناسالم یا هلههوله است، گاهی نیز با لباس خواب نشسته است و درحالیکه بغض کرده، تلاش میکند از گریههای شدید خودداری کند. اما این تصویر همیشه بازتابی از واقعیت نیست.
واقعیت این است که بسیاری از افراد افسرده کاملا عادی رفتار میکنند. سرِکار میروند، لباسهای معمولی میپوشند و نظافتشان را نیز رعایت میکنند. حتی کسی که بهنظر متعادل و خوب میرسد، ممکن است در درونش با احساساتی مانند ناامیدی، کمبود لذت و انرژی کم که از نشانه های معمول افسردگی بهشمار میروند، درحال مبارزه باشد. ازآنجاکه این شرایط معمولا از درون بر افراد تأثیر میگذارد، ممکن است دیگران نتوانند آن را تشخیص دهند.
۲. تأثیر افسردگی روی همهی افراد یکسان است.
تا کنون آگهیهای بازرگانی برای تبلیغ داروهای ضدافسردگی را تماشا کردهاید؟ معمولا در این آگهیها فردی که نقش یک آدم افسرده را بازی میکند، قیافهی غمگین به خودش میگیرد، محیط اطرافش غمانگیز، خاکستری و هوا بارانی است. البته آگهیهای بازرگانی بهدلیل اینکه باید در چند دقیقه حجم زیادی از اطلاعات را منتقل کنند، مجبورند از چنین شیوههایی استفاده کنند، اما افسردگی چیزی نیست که بتوان آن را در چند نکتهی کوتاه خلاصه کرد.
درواقع، افسردگی به شیوههای گوناگون ظاهر میشود و تأثیر آن در یک فرد ممکن است با دیگری متفاوت باشد. فرد افسرده لزوما غمگین نیست؛ گاهی ممکن است افسردگی بهصورت تندخویی یا ستیزهجویی ظاهر شود.
شخصی که بهسادگی بابت هر چیزی (از برند قهوهتان گرفته تا نحوهی درخشش خورشید!) ناراحت میشود، واقعا ممکن است به افسردگی مبتلا شده باشد. گاهی اوقات حتی خود فرد ممکن است تعجب کند که افسردگی در او تشخیص داده شده است.
۳. مثبتاندیشی میتواند افسردگی را برطرف کند.
این باور به دو روش میتواند وضعیت فرد افسرده را بدتر کند. معمولا دوستان خوشنیت و اعضای خانوادهی فرد به او میگویند نیمهی پر لیوان را در زندگی ببیند، بخندد و مثبت فکر کند. درست است که این توصیهها معمولا از سر خیرخواهی به افراد داده میشود، اما افسردگی حالت غم و ناامیدی خفیف یا یک کجخُلقی ساده نیست.
افسردگی معمولا با اختلالات، پریشانی، مشکل در تمرکز و مشکلات شناختی همراه است. به عبارت دیگر، احساس غم و اندوه یا ناامیدی بهمدت چند روز برای بسیاری از افراد طبیعی است. اما اگر مشکل در تمرکز، احساس گنگی در مغز و بیعلاقگی نسبت به انجام کارهایی که قبلا موردعلاقهی فرد بوده است بهمدت چندماه طول بکشد، دیگر عادی نیست و احتمالا با مشکلات افسردگی ارتباط دارد. شاید یک تفکر مثبت بتواند یک حالت ناراحتکنندهی عادی را از بین ببرد، اما افسردگی به درمان جدیتری نیازمند است.
وادار کردن فرد مبتلا به افسردگی به داشتن تفکر مثبت، ممکن است سبب شود که فرد خودش را قضاوت کند و از خودش انتظار داشته باشد که با کمی تلاش میتواند افسردگیاش را مهار کند. ازآنجاکه بهسادگی در این کار موفق نمیشود، ممکن است وضعیتش بدتر شود.
این افراد ممکن است نسبت به افکارشان احساس گناه کنند، چراکه با خود میگویند «دلیلی برای ناراحتی وجود ندارد»، «افراد زیادی وجود دارند که زندگیشان بدتر از من است و من حق ندارم احساس بدی داشته باشم». چرا؟ چون زندگی آنها بهظاهر خوب است. این افراد خودشان را محکوم میکنند و بنابراین احساس ضعیفبودن، ناراحتی یا ناتوانی را تجربه میکنند که به بدتر شدن بیماریشان میانجامد.
۴. مصرف داروهای ضدافسردگی روی شخصیت فرد افسرده تأثیر میگذارد.
بسیاری از افراد معمولا از مصرف دارو واهمه دارند. تصورات نادرستی دربارهی داروها بهویژه داروهای ضدافسردگی وجود دارد که سبب میشود مردم بهدنبال درمان بیماریشان نروند، اما واقعا جای نگرانی وجود ندارد. درواقع داروی ضدافسردگی باید مناسب و مؤثر باشد و کاملا دقیق تجویز شود، درغیراینصورت ممکن است عوارض جانبی مانند حالت مغز مهآلود (حس مبهمی است که هنگام تلاش برای بهخاطر آوردن چیزی در شما شکل میگیرد، اما نمیتوانید روی آن متمرکز شوید) را برای بیمار بههمراه داشته باشد. بههمیندلیل، دارو حتما باید توسط پزشک تجویز شود و دستورالعمل مصرف آن نیز اهمیت زیادی دارد. مصرف داروی دقیق و مناسب میتواند به افراد افسرده کمک کند تا احساس خوبی دربارهی خودشان داشته باشند.
۵. درمان افسردگی مادامالعمر بیمار را درگیر میکند.
این تصوری نادرست است. افسردگی به درمان مادامالعمر نیاز ندارد. معمولا افراد تصور میکنند اگر به درمان افسردگی (بهویژه از طریق مشاورهدرمانی) بپردازند، تا آخر عمرشان باید به آن پایبند بمانند و هر گاه آن را ترک کنند، افسردگیشان بازمیگردد. درواقع روند درمان برای افرادی که با اختلالات ذهنی درگیر میشوند، نسبتا پیچیده، دشوار و سنگین بهنظر میرسد؛ درحالیکه اصلا اینطور نیست.
برخی از افراد طوری هستند که درددل و صحبت با دیگران آنها را آرام میکند. درمان افسردگی لزوما روند مهم و پیچیدهای نیست، گاهی حتی یک کمک بسیار ساده از سوی درمانگر یا یک شخص دیگر میتواند گذر از این بیماری را آسان کند.
برگرفته از : thisisinsider
جدیترین دیدگاهها