استراتژی های مدیریتی شخصیت های داستان گیم آف ترونز

از ناخشنودی و ناامیدی برخی طرفداران از قسمت‌های پخش‌شدهٔ فصل پایانی که بگذریم، این سریال که تعداد طرفداران پروپاقرصش بی‌شمار است، در هر قسمت داستان را چنان پیش می‌برد که نمی‌توانید برای تماشای قسمت بعد صبر کنید! آنچه بازی تاج و تخت را جذاب می‌کند، تغییر و رشد شخصیت‌ها در هر فصل است. در برابر سریال‌هایی که ما را می‌خندانند یا ما را به دنیایی تاریک می‌برند، گیم آف ترونز به ما آموزه‌هایی از کسب‌وکار و رهبری، استراتژی های مدیریتی و درس زندگی می‌دهد. در آغاز این شعار خاندان «لنیستر» را یه یاد بیاورید: به هیچ‌کس بدهکار نباشید! این مطلب را بخوانید تا بفهمید که چرا لنیسترها به این اصل باور داشتند.

شخصیت‌های داستان به‌گونه‌ای پرداخته شده‌اند که به ما می‌آموزند از اشتباهات‌مان درس بگیریم، داناتر شویم، دنیای پیرامون را درک کنیم و هرگز دست از تلاش بر نداریم. در ادامه استراتژی‌های مدیریتی را از زبان شخصیت‌های داستان بخوانید.

تیریون لنیستر: هرگز فراموش نکن که هستی، دیگران هم متوجه خواهند شد. این سلاحی‌ست که هرگز به تو آسیب نمی‌رساند.

این جمله مهم‌ترین درس برای هر کارآفرینی است. به زبان ساده، همیشه خود واقعی‌تان باشید. دیگران سعی می‌کنند شما را تغییر دهند اما اگر بدانید واقعا که هستید، اطرافیان‌تان هم به‌طور خودکار، شمایِ واقعی را خواهند شناخت. بدین ترتیب کسب‌وکارتان بر پایهٔ بنیانی استوار شکوفا می‌شود.

لرد وریس: حتی انسان‌های خیلی کوچک می‌توانند سایه‌های خیلی بلند داشته باشند.

هیچ‌چیز را در زندگی دست‌کم نگیرید. آدم‌های گوناگون بارها «تیریون لنیستر» را نادیده گرفته و بی‌ارزش پنداشتند. آنها اغلب فراموش می‌کردند، او چه مرد دانا و زیرکی است. هر زمان خاندان «لنیستر» دچار مشکل می‌شود، «تیریون» از هوشش به بهترین شکل بهره می‌گیرد. همین که او اکنون معاون ملکه «دنریس» است، جایی برای توضیح بیشتر نمی‌گذارد!

درجایگاه کارآفرین باید بدانید که مشکل همیشه پیش می‌آید. در مسیرتان با موانع پیش‌بینی‌نشده روبه‌رو می‌شوید؛ در چنین زمان‌های دشواری، «تیریون» درون‌تان را بیدار کنید. فراموش نکنید که برای قدرتمند بودن نیازی نیست در جایگاه قدرت باشید.

پیتر بیلیش: هرج‌ومرج چیز بدی نیست، هرج‌ومرج نردبان ترقی است.

شاید به‌نظر برسد «پیتر بیلیش» معروف به «انگشت کوچیکه» شخصیتی فرعی است، اما او در هر طرح و نقشه‌ای یک پای ماجراست.

حرکت در مسیر رایج کاری‌ست که همه می‌کنند؛ به دنبال مسیر ناهموار باشید زیرا در این مسیر است که به کارآفرینی واقعی تبدیل می‌شوید. اگر تاکنون با مشکلات دست‌وپنجه نرم نکرده‌اید و این را مزیت می‌دانید، باید بدانید که چیز زیادی یاد نگرفته‌اید! جایی که تاریک و مبهم است، سرشار از فرصت‌های ارزشمند است. اینجاست که می‌فهمید تا کجا می‌توانید از نردبان بالا بروید و به هدف‌تان نزدیک‌تر شوید.

لرد تایوین لنیستر: کسی که تأکید می‌کند شاه است، شاه واقعی نیست.

اگر باید به دیگران گوشزد کنید که رهبر آنها هستید و درخواست احترام کنید، بدانید کارتان تمام است. شما از اساسی‌ترین ویژگی رهبری بی‌بهره‌اید. رهبر واقعی دیگران را مجبور به دنباله‌روی از خودش نمی‌کند، دیگران به میل خودشان این کار را می‌کنند. شما باید خودتان به چنین جایگاهی برسید، کسی نمی‌تواند جایگاه رهبر را حاضر و آماده به شما بدهد. «دنریس» ملکه‌ای‌ست که احترام و وفاداری انبوه هواخواهانش را جلب کرده است. در مقابل لنیسترها حکمران هستند و مانند حکمرانان با آنها رفتار می‌شود، نه بیشتر.

در دنیای واقعی، کارآفرینی باشید که برای پیشرفت کسب‌وکار و کارمندانش تلاش می‌کند؛ باقی امور هم پیش می‌روند.

دنریس تارگرین: آنچه را حق من است، با خون و آتش به‌دست می‌آورم.

«دنریس تارگرین»، مادر اژدهاها، سخت‌ترین دشواری‌ها را پشت سر گذاشته است. فرقی نمی‌کند نیروهای دشمن در مقابلش یا استراتژی‌های ناکارآمد باشد، او پا پس نمی‌کشد. پس هروقت با صورت به زمین خوردید، به یاد دنریس و راهنمایی‌هاش بیفتید.

اگر قراردادی را از دست دادید، قراردادهای دیگری پیش روی‌تان خواهد بود. کافی‌ست تلاش کنید، مسیر را ارزیابی کنید، دوباره و چندباره روی طرح‌ها و برنامه‌هایتان کار کنید. اگر مطمئن هستید که نقشه‌تان اشکالی ندارد، با موفقیت مسیر را طی می‌کنید.