۱۲ نکته برای تشویق افراد به کار تیمی
در موارد بسیاری، بهترین روش انجام یک پروژه، کار تیمی است. اما چالشی که بسیاری از مدیران با آن مواجهاند، رهبری منسجم تیمشان است. ایجاد هماهنگی میان هر یک از کارکنان و روند حرکت گروه ممکن است باعث بینظمی در گروه شود و تواناییهای کاری و مدیریتی شما را تحت تأثیر قرار دهد. کار تیمی موجب تقویت ارتباطات کلامی و غیرکلامی اعضای گروه میشود. برای کار تیمی، افراد باید بدانند چگونه با دیگران ارتباطی شفاف داشته باشند و از ایدههای همهی اعضا برای اعتمادسازی استفاده کنند. در این مقاله با ۱۲ نکته برای تشویق افراد به کار تیمی، آشنا میشوید.
صداقت یکی از محصولاتِ تعاملِ اعضا در کار تیمی است. اعضای یک تیم کارآمد به سرعت فرا میگیرند که برای رفع ناهماهنگیها، ایدههایشان را صادقانه ابراز کنند، آنها همیشه حقیقت را بیان میکنند، حتی اگر کار آسانی نباشد. نقدهای سازنده و بازخوردهای صادقانه و سودمند امکان ارتقاء مهارتها را برای اعضا فراهم میکند. همچنین ارتباط مستقیم و بیواسطهی اعضا منجر به برقراری روابطی حرفهای و مبتنی بر اعتماد میشود.
با وجود چنین مزیتهایی، بهرهگیری از تیمهای قدرتمند برای پیشبرد پروژهها سودمندتر است. اما برای تأثیرگذاری باید تیم کارآمدی داشته باشید، پس برای تشکیل و تقویت یک تیم قدرمند و کارآمد، ۱۲ توصیهی زیر را به کار بگیرید.
۱. به کار گرفتن افراد مناسب
ممکن است تفاوت در میزان مهارتهای اعضا، کل تیم را دچار مشکل کند. بنابراین هر یک از اعضا را جداگانه ارزیابی کنید و مطمئن شوید برای پست مورد نظر مناسب هستند. اگر در حین ارزیابی متوجه شدید فردی برای موقعیت دیگری مناسبتر است، برای جابهجایی تردید نکنید. اعمال تغییرات در مراحل آغازین، از قرار گرفتن اعضا در پستهای نامناسب جلوگیری میکند.
۲. شناخت همهی اعضای تیم
داشتن رابطهی خوب با تک تکِ کارکنان، منجر به خلق پیوندی قوی در میان همهی تیم میشود. رابطهی شخصی با هر یک از اعضا و شناختن آنها، احترام متقابل بین شما و همهی کارکنان را تضمین و موقعیت شما را به عنوان رهبر تیم تقویت میکند.
۳. توجه به مهارتهای خاص هر فرد
هر یک از اعضا مهارت خاصی را به تیم اضافه میکند. راز تشکیل یک تیم کارآمد، یافتن روشی برای به کار گرفتن همهی این مهارتها در کنار هم به شکلی سازنده است. مهارتها و تواناییهای هر عضو مانند چرخدندههای منحصر به فرد ماشین است. اگر چرخدندهها به درستی در جایشان قرار بگیرند، ماشین به خوبی کار میکند اما اگر با هم اصطکاک داشته باشند، ماشین از کار میافتد. به عنوان مدیر باید ماشین خود را روغنکاری کرده و به گونهای نگهداری کنید که دچار مشکل نشود. پس در تغییر و بهبود افراد و موقعیت آنها در صورت نیاز، تردید نکنید.
۴. تعیین اصول و قوانین اساسی
ساختاری خلق کنید که بر مبنای آن اعضا از نقش خود آگاه باشند و بدانند در صورت بروز مشکل باید به چه کسی گزارش دهند. باید مشخص باشد که در صورت وجود اختلاف نظر، چه کسی حرف آخر را میزند. تعیین اصول اولیه و قوانین اساسی، از بحثهای غیرمعمول و خارج از کنترل در هنگام بروز تناقضات جلوگیری میکند.
۵. توافق بر سر مأموریت تیم
کار را با تعریف روشن مأموریت کلی تیم آغاز کنید. توصیف هدف کلی و چشمانداز شرکت احتمال بروز بدفهمی را در هر یک از اعضا دربارهی نقششان کاهش میدهد. هدف کلی را به نمایش بگذارید و فرصت گفتوگو را برای پاسخ به پرسشهای موجود فراهم کنید.
۶. ترغیب اعضا به ابراز نظر
اگر عضوی همکاری کمتری دارد، برای ترغیب او به سخن گفتن، نظرش را دربارهی موضوع خاصی بپرسید. همهی اعضای تیم باید در بحثها شرکت کنند. لزومی ندارد کارکنان در سخنرانی برای عموم مهارت داشته باشند، اما لازم است همهی اعضای تیم حرفشان را به گوش دیگران برسانند تا از بروز رنجشِ ناشی از گمان به کمکاری، جلوگیری شود.
۷. هدایت جریان گفتوگو
همهی اعضا باید در جلسات طوفان مغزی (بارش فکری) برای گردآوری ایده شرکت کنند. تیم بدون ایده، تیم خوبی نیست. اگر همیشه فرد یا افراد محدودی، ایده بدهند باعث تردید اعضای دیگری میشود که مشتاق به ابراز عقیده هستند. یادتان باشد بهترین تیمها پذیرای هر ایدهای از طرف هر عضوی هستند.
اما اگر بحث اعضا، تیم را از موضوع پروژه دور کرد، دخالت کنید و گفتوگو را به سمت درست هدایت نمایید. برای اینکه هیچ یک از اعضا آزرده نشوند، ایدههای همهی آنها را روی کاغذی یادداشت و از آن برای ارزیابی کلی استفاده کنید.
۸. تعیین جدول زمانی برای اهداف
جدول زمانی مناسب موجب میشود اعضا مطابق با زمانبندی پیش بروند. با مشخص کردن اهداف فردی، هر یک از اعضا متوجه میشوند برای پیشرفت و تحقق هدف پروژه چه وظایفی به عهدهی اوست. بدون یک برنامهی روشن و مشخص، مسئولیتها به فراموشی سپرده و تیم از مسیرش منحرف میشود.
۹. توجه به همکاری گروهی برای ارزیابی عملکرد
در هنگام ارزیابی عملکرد کارکنان، میزان همکاری و کمک هر یک از آنها را در تحقق هدف تیم در نظر بگیرید. نقاط قوت و مواردی را که نیاز به بهبود دارند مشخص کنید. سنجش عملکرد معیاری در اختیار هر عضو قرار میدهد تا بر مبنای آن دربارهی چگونگی تقویت مهارتهایش در درازمدت تصمیم بگیرد. اگر شما نشان دهید که شرکت و کل مجموعهتان ارزش بالایی برای کار تیمی قائل است، آنگاه کارمندان نیز به کار تیمی اهمیت نشان میدهند.
۱۰. تقویت روابطِ بیرون از محل کار
هر از گاهی، خارج از محل کار دور هم جمع شوید تا امکان بحث دربارهی کار به شکلی غیررسمی و راحتتر فراهم شود. یک ناهار دورهمی یا گذراندن یک بعد از ظهر شاد در کنار هم، به شرط اینکه با برنامهی اعضا در زمان غیرکاری تداخل نداشته باشد، روش خوبی برای صحبت دربارهی کار است. این کار همچنین باعث میشود اعضا یکدیگر را بهتر بشناسند و پیوند محکمتری بین آنها شکل بگیرد.
۱۱. برقراری ارتباطات شفاف
اینکه به طور مستقیم یا غیرمستقیم ارتباط برقرار میکنید مهم نیست، اما نباید در اینکه همهی اعضا کاملا موضوع را درک کردهاند و دربارهی آن تفاهم دارند، تردیدی وجود داشته باشد. مطمئن شوید همهی اعضا پیامهای مهم را دریافت میکنند و آنها را کاملا میفهمند. سعی کنید تا جایی که ممکن است از ایمیل و سایر روشهای غیرمستقیم استفاده نکنید، زیرا معمولا لحن و میزان تاکید شما در این روشها مشخص نمیشود.
۱۲. رفتار منصفانه
مدیر خوب نباید میان کارکنان فرقی قائل شود. هر انسانی ممکن است تحت تأثیر افراد و محیط قرار بگیرد، اما سعی کنید همیشه در قبال اعضای گروه رفتار و واکنشی منصفانه داشته باشید. اگر لازم بود نیازهای تیم را بر مبنای میزان کار و زمانبندی مربوط به هر عضو تعیین کنید. فاموش نکنید که عدم تقسیمِ کار منصفانه موجب رنجش و نارضایتی اعضا و سست شدن جایگاه و احترام شما در نظر آنها میشود.
برگرفته از: entrepreneur.com
جدیترین دیدگاهها