۱۰ توصیه برای شاد بودن زنان
راه های شاد بودن زنان بسیار است: تفکر مثبت، دیدگاههای بهدور از بدبینی، جذب انرژی مثبت از کائنات و دریافت بهترینها و… . همهی اینها کلیشهای و تکراریاند و حتما شما هم بارهاوبارها دربارهشان شنیدهاید. لابد هیچ تأثیری هم بر زندگی و شادیتان نداشتهاند. اما چرا؟ درست است که این راهکارها عموما تکراریاند، اما مگر لزوما اشتباهاند؟ پس فکر میکنید چرا همچنان راه های شاد بودن زنان را نمیدانید و باید برای یافتن آن جستوجو کنید؟ دوست عزیزی که این نوشته را میخوانید، باید بگوییم که راه های شاد بودن زنان خیلی سادهتر از این حرفهاست؛ فقط کافی است بخواهید و به ذهن و مغز خود فرمان بدهید آنطور که میخواهید عمل کنند.
باور کنید خودتان راه های شاد بودن زنان را میدانید. فقط کافی است عینک بدبینی را از چشمانتان بردارید و آزادانه بهسمت جذب شادی و شادابی بروید. با ما همراه باشید تا دربارهی راه های شاد بودن بیشتر بدانید.
۱. اصرار نکنید؛ بگذرید.
آیا میدانستید اثر نادیده گرفتهشدن در مغز مشابه اثرات ناشی از دردهای فیزیکی است یا علاقهمندی و وابستگی به فردی خاص، در مغز شما کارکردی شبیه به موادمخدر دارد؟ بله، وقتی کسی را دوست دارید و رفتهرفته به او عادت میکنید، این موضوع مانند مادهای مخدر بر مغزتان اثر میگذرد. برای همین است که بعد از قطع رابطه، معمولا افراد همچنان بهسراغ عکسها و یافتن ردی از یارِ گذشته میروند.
همه میدانند که وقتی کسی از معاشرت با شما لذت نمیبرد و بهعبارتدیگر شما را «پس میزند»، اصرارورزیدن به دوام این رابطه، دیگر محترمانه نخواهد بود. برای ماندن در خانه و قلبِ هیچکس پافشاری نکنید؛ این کار ارزشتان را مخدوش میکند و ضمنا هرگز به رابطهای که در ذهن دارید هم نخواهید رسید.
۲. موسیقی شاد را فراموش نکنید.
گاهی اوقات برخی مسائل کوچک در زندگی روزانه، ما را از شادی و نشاط دور میکند. با رعایت نکاتی ساده میتوان شادی را به قلب بازگرداند. مثلا دقت کردهاید که گاهی تمام آهنگهایی که گوش میدهیم، بهشدت غمگین و جدیاند؟ البته گوشدادن به این سبک از موسیقی، فارغ از حسوحال به سلیقه هم ارتباط دارد، اما بههرحال باید حواستان جمع باشد و اگر دیدید شمار موسیقیهای غمگین و جدی در گوشی و… زیاد شده است، سریعا چند آهنگ شاد به آن اضافه کنید و حالوهوای خود را عوض کنید.
باور کنید دنیا ۲ روز است و اینهمه حجم غم و جدیت، شما را به هیچکجا نمیرساند. از قدیم گفتهاند: «بخند تا دنیا به تو بخندد.» حتی پژوهشهای علمی هم نشان میدهند که گوشدادن به موسیقی شاد (تاثیر موسیقی بر ذهن) میتواند روحیهتان را ازاینرو بهآنرو کند.
۳. دربارهی دیگران خوشبین باشید.
گاهی اوقات خودتان را بیهوده آزار میدهید. مثلا قطعا برای شما هم پیش آمده است که دوست شما پیامتان یا تلفنهایتان را پاسخ نداده نباشد. شاید خیلی هم ناراحت و آزرده شده باشید و این مسئله را به حساب بیاعتنایی و کممحلی او گذاشته باشید. اگر اینطور بوده است، باید بگوییم که سخت در اشتباهید.
در چنین مواقعی خوشبین باشید و بهترین حالت را در نظر بگیرید. شما آن طرف قضیه را نمیبینید. پس از کجا معلوم که دوستتان گرفتار نبوده یا در شرایطی نبوده که بتواند فیالفور پاسختان را بدهد؟ با افکار منفی و ناراحتشدن، فقط روحیهی خود را خراب میکنید. البته افرادی هم هستند که با خودخواهی و اهانت با دیگران برخورد میکنند و بهموقع به پیامها پاسخ نمیدهند. برخی هم هستند که خودخواهانه و هروقت مایل باشند، سراغی از شما میگیرند. از رفتار این افراد هم نباید ناراحت بشوید، زیرا فردی که این حجم از خودخواهی و بیتوجهی را وارد دوستی و روابط میکند، اصلا ارزش غصهخوردن ندارد.
۴. با نگاهی به گذشته بهسوی فردا بروید.
خود را در گذشتهها جا نگذارید. درسگرفتن از گذشته و یافتن علت اتفاقات و تنشهای پیشآمده در روابط مختلف مفید است، اما نه به این معنی که همهی فکروذکرتان را اشغال کند. باید پذیرفت که گذشتهها گذشته است. روزهای رفته دیگر تکرار نمیشوند. باید با آگاهی به اتفاقات قدیمی، شاد و پرانرژی بهسمت روزهای خوش آینده بروید. از زمان حال لذت ببرید و با تمام قوا آیندهای درخشان بسازید. بگذرید و بگذارید طعم لحظههای شیرین حال را بچشید. زندگیکردن در حال، توانایی شگفتانگیزی است که با کمی اراده بهسادگی میتوانید به آن دست یابید.
۵. فعال باشید.
هر چقدر بیشتر فعال باشید، یعنی بیشتر بخوانید، ورزش کنید و…، از فرصتها و امکاناتی که در اختیار دارید، بیشتر آگاه خواهید شد. اینقدر منفیبافی نکنید. مدام نگویید انتخابهای شما بین ۲ گزینهی بد و بدتر محدود شده است. با شادابی و فعالیتهای مختلف، درها را بهسمت انتخابهای گوناگون باز خواهید کرد. انفعال و رخوت باعث میشود در زندانی تاریک و بسته بمانید. اگر «در» برای خروج کافی نبود، «پنجره» را امتحان کنید. فقط فعال باشید و بیتحرک نمانید. باید باور کنید که مسئول تمام ناکامیها خودتان هستید. تنها در این صورت است که میتوانید برای خود کاری کنید و شادی را به زندگیتان راه بدهید.
۶. محتاطبودن هم حدی دارد.
احتیاط و دوراندیشی قطعا چیز خوبی است. همین حس بود که اجداد ما را در مقابله با طوفانها و حیوانات وحشی و… نجات داد. اما یادتان باشد که احتیاط هم حدی دارد. واقعا لازم نیست از هرچیزی بترسید و مدام نگران خطراتی باشید که هنوز رخ ندادهاند. هروقت دچار ترس بیشازحد و دوراندیشی غیرعادی شدید، به خودتان تلنگر بزنید و بگویید: «آینده را من میسازم و خوشحالی در جایی درون قلبم شکل میگیرد. پس لزومی ندارد اینقدر خود را اذیت کنم. روزهای خوش در پیشاند. همین و بس.»
۷. شکرگزار باشید.
هروقت اسیر افکار مغشوش و ناراحتکننده شدید، به نعمتها و داشتههایتان فکر کنید. کافی است سعی کنید چند مورد از این داشتهها و نعمات را برای خود نام ببرید. احساستان با این کار تغییر خواهد کرد. در شکرگزاری نیرویی وجود دارد که تمرکز شما را از افکار منفی بهسمت خوشبینی و شادی میبرد. وقتی دربارهی داراییها و خوبی های زندگیتان عمیق میشوید، پی میبرید که تمام ترسها و نگرانیها بیهوده بودهاند.
۸. واقعبین باشید.
کتمانکردن آنچه در زندگی شما رخ میدهد، ریشهی نارضایتیهاست. به عبارت دیگر، باید واقعبین باشید. شاید این حرف تاحدودی ساده و بدیهی بهنظر برسد، اما واقعیت محض است. باید بتوانید انتظارات و آرزوها را بهشکلی واقعی دنبال کنید. اولین گام برای حل هر مسئله شناخت درست و دقیق آن است. نباید در رؤیاها از زندگی واقعی جا بمانید و نباید از خود و شرایطتان، انتظارات غیرمعمول داشته باشید. مدام نگویید اگر این طور بود، آن طور میشد. واقعبین باشید.
۹. مثبتاندیشی و شادی را بیافرینید.
بهدنبال معاشرت با افرادی باشید که قوی و باهوشاند و در سختیها و مشکلات جا نمیزنند. وجود این افراد در شادیها و غمها غنیمت است. بودن در کنار این افراد به شما یادآوری میکند که سختیها دائمی نیستند. نباید به سختیها به چشم مریضیِ مزمن نگاه کرد؛ سختیها مانند عفونتی هستند که میتوان آن را درمان کرد. اگرچه معاشرت با افراد مثبتاندیش و پرانرژی بسیار شیرین و مفید است، خودتان هم سعی کنید با تمام قوا یکی از آنها باشید.
۱۰. بهتر انتخاب کنید.
همهی ما تمایل داریم که در شرایط بد، خود را قربانی بدانیم و تمام مسئولیتهای ناکامی و شکست را به گردن اینوآن و شرایط بیندازیم. این طرز تفکر و عملکرد بسیار اشتباه است. شاید ما در زندگی تحتتأثیر عواقب اشتباهات دیگران باشیم، اما لزومی ندارد در بدبختی بمانیم و بسوزیم و بسازیم. ما انسانیم؛ درخت نیستیم که محکوم به ماندن در یک نقطه باشیم. پس حرکت کنید و انتخابهای خود را تغییر بدهید. اگر دوستی به شما گزندی رسانده و از این بابت آزار دیدهاید، با حق انتخابی که دارید، میتوانید بهسادگی دور او را خط بکشید و دیگر با او معاشرت نکنید.
برگرفته از : yourtango
جدیترین دیدگاهها