سوالات رایج مصاحبه های شغلی ، چگونه به این سوالات تکراری، پاسخی هوشمندانه و دقیق دهیم؟
ما حتی میتوانیم کاری را که به آن علاقه‌ای نداریم، انجام دهیم. من به عنوان رئیس مدیریت لایف هک، علاقه کمی به بخش مصاحبه داشتم. این کار برای من ناخوشایند بود و روح و جسمم را آزار میداد. بیشتر مصاحبه‌ها حدود یک ساعت به طول می انجامید که نه من و نه مصاحبه‌شونده از این لحظات لذت نمی بردیم. من بارها بارها پاسخ‌های تکراری از سوالات تکراری می شنیدم. خسته کننده بود، هر بار جوابی می شنیدم که من را تحت تاثیر قرار می داد، اشتیاق من برای ادامه مصاحبه بیشتر میشد. برای کمک به شما در مصاحبه‌ی بعدی، در اینجا لیستی از بهترین پاسخ‌های ممکن را به سوالات تکراری مصاحبه گردآوری کرده‌ام و اینکه چه چیزی باید بگویید و از گفتن چه چیزی باید خودداری کنید.
سوال ۱: ممکن است خودتان را معرفی کنید؟
مصاحبه کننده به دنبال اطلاعات جزئی زندگی شما نیست. آنها می خواهند داستان کلی زندگی شما و چگونگی پیشرفت شما در این سالها بسنجند. جواب دادن به این سوال به شما کمک می کند که آنها را جذب خودتان کنید. از پاسخ‌های غیرمرتبط مانند عشق خود به گربه‌ها اجتناب کنید. کارفرما شما فقط به شخصیت کاریتان علاقه‌مند است، پس فقط بر ویژگیهای خودتان تمرکز کنید. مهارت خود را به طور خلاصه بیان کنید و توضیح بدهید چطور در این زمینه یک متخصص شده‌اید. دستاوردهای خودتان و موانعی که بر آنها غلبه کردید را شرح دهید.
اینجا برایتان یک نمونه پاسخ جالب به این سوال را آورده ام:
قبلا برای یک شرکت معتبر کار می کردم، مدیریت یک تیم ۱۵ نفره را بر عهده داشتم. کار من این بود که شرکت را ارتقا ببخشم. اما هر چه بیشتر می‌‌ماندم بیشتر متوجه شدم که پتانسیل کمی برای رشد من در آن شرکت وجود دارد. به همین دلیل امروز اینجا هستم و آمده‌ام تا با مهارت‌هایم باعث پیشرفت شرکت شوم.
سوال ۲: نقات ضعف و قدرت شما چیست؟
وقتی که از نقاط قوت خود حرف می زنید، بر جنبه‌های کاریتان تمرکز کنید، به طور خلاصه هر یک از مهارت‌هایتان را شرح دهید و توضیح دهید که این مهارت شما چه فایده‌ای برای این شرکت خواهد داشت.
فکر نکنید صحبت کردن در مورد نقاط ضعف، اشتباه است. اگر به نقاط ضعف خودتان اشاره نکنید، مصاحبه‌کننده‌تان را تحت تاثیر قرار نخواهید داد، برعکس آنها فکر می کنند شما توانایی کافی برای توصیف و بهتر شدن خودتان را ندارید. فقط زمانی نقاط ضعف خود را ذکر کنید که بتوانید بعد از آن بیان کنید چه اقداماتی برای بهتر شدن آنها انجام داده‌اید. این کار مهارت حل مسئله و فروتنی شما را نشان می دهد.
به عنوان مثال شما به مصاحبه‌ای برای موقعیت فروش رفتید. هنگامی که مصاحبه کننده از شما درباره نقاط ضعف و قوتتان می پرسد:
من غالبا در شرایط دشوار ایده‌های خوب و سرعت عمل بالایی در تصمیم‌گیری‌ها دارم، همچنین می‌توانم مشتری را متقاعد کنم. اگرچه که گاهی اوقات تمایل دارم وقتی که با یک مشتری مضطرب سرکار دارم، ساکت باشم و حرفی نزنم.
من در حال حاضر در حال مطالعه کتابی هستم که در آن نویسنده می‌آموزد چگونه باید مشتری گیج و مضطرب را جذب کرد.
سوال ۳: چرا خودت را برای این شغل مناسب می‌دانید؟
قبل از مصاحبه موقعیت و وظایفی که از شما انتظار می رود را بررسی کنید. این وظایف را به مصاحبه کننده بگویید و توضیح دهید چطور آمادگی لازم برای انجام این مهارت های ضروری بدست آورده‌اید. اطمینان حاصل کنید که همه وظایف خاصی که در آگهی مندرج شده بود را ذکر کرده‌اید. مطمئنا شما نمی خواهید مصاحبه کننده احساس کند که شما فقط برای شغل قبلیتان آمادگی دارید.
سوال ۴: شما از شرکت ما چه می دانید؟
قبل از مصاحبه تحقیق کنید. در زمینه عملکردهای شغلی و اهداف کاری اطلاعات کافی کسب نمایید. چالش های موجود در کارتان و ساختمانی را که در آن مصاحبه دارید را بشناسید. چالش‌هایی را نام ببرید و توضیح دهید شما برای کاهش و رفع این چالش های چه تدابیری اندیشیده‌اید.
برای مثال افراد را در همان موقعیت کاری در لینکدین جستجو کنید. وظایف کاریشان و چالش‌هایشان و نحوه غلبه بر این چالش ها بررسی کنید. بیان کنید که مهارت شما چگونه به بهبود کار کمک خواهد کرد.
سوال ۵: چرا شما می خواهید اینجا مشغول به کار شوید؟
همانند سوال شماره ۳ (در بالا ذکر شده) اطمینان حاصل کنید همه جزئیات موقعیت کاریتان را می‌دانید. سپس بگویید حضور شما چگونه باعث رضایت مدیران شرکت خواهد شد. اطمینان حاصل کنید که مصاحبه کننده شما را فردی متعهد و پرشور و اشتیاق می داند.
برای مثال، به عنوان یک مدیر تولید، دوست دارم پروژه هایی که شما روش کار کردید و نتایج بزرگ آن را ببینم.
سوال ۶: چرا شغل سابقتان را ترک کرده‌اید؟
به هیچ وجه کسب و کار قبلیتان را کوچک نشمارید، این کار چهره شما را غیرحرفه ای نشان می دهد. در عوض، درباره چیزهایی که از شرکت یاد گرفته اید و دلایلی که شما باعث رشد و پیشرفت آن شرکت شدید را ذکر کنید.
چیزی که در طول مصاحبه من را تحت تاثیر قرار می داد، این بود که قبل از ترک شرکت قبلی، فرد چه دستاوردهایی را رقم زده بود. این نشان میدهد که شما یک بازیکن تیم هستید و کار تیمی را خوب بلد هستید، و کار قبلیتان را به خاطر سختی رها نکرده‌اید.
مثال:
در کار قبلیم به عنوان مدیر تولید، من متوجه شدم که دیگر اعتقادی به رسانه‌های سنتی ندارم و ایده ال های من با مفهوم کاری شرکت هماهنگ نبود. اما قبل از اینکه آنجا را ترک کنم، من در دوره‌های ویراستاری آموزش دیدم.
سوال ۷: بزرگترین دستاوردت چیست؟
از این فرصتی که این سوال برای شما فراهم کرده، استفاده کنید تا کارفرمای خود را مجذوب خود کنید. فقط در مورد دستاوردتان صحبت نکنید، بلکه در مورد اقداماتی که شما برای رسیدن به آن انجام داده اید، نیز بگویید. حتما قسمتی از توضیحات خود را به شرح این موارد اختصاص دهید: درباره‌ی اینکه شما چگونه وضعیت را آنالیز و تحلیل کردید، گزینه‌ها متعددی که برای حل و فصل آن مناقشات پیش رو داشتید، و آنچه شما را به تصمیم نهایی رسانید.
شک نکنید! به این سوال به شیوه ی زیر پاسخ ندهید:
من بیشترین رکورد فروش را در شرکت سابق‌ام داشتم.
قطعا پاسخ را با دستاوردهایتان آغاز کنید و سپس آنها را شرح دهید. برای اینکه رکورد بیشترین فروش را در شرکت سابق‌ام بزنم، تحقیقات بازاریابی براساس جمعیت‌شناسی انجام دادم. من متوجه شدم که آنها متقاضی چه نوع محصولی هستند و با آگاهی بر این موضوع، توانستم محصولات را به فروش برسانم. از روزی که توانستید بر چالش‌هایی در محیط کار غلبه کنید، یک خاطره تعریف کنید.
به جای آنکه یک پاسخ ساده دهید، از هر فرصتی برای تعریف داستان استفاده کنید. این به مصاحبه کنند این اجازه را می دهد تا روی جنبه های فردی داستان تمرکز کند. شما باید مصاحبه کننده را تا جایی که می توانید درگیر کنید.
و باز هم از توانایی‌های حل مسئله‌تان برایشان بگویید. اگر مایل بودند خاطرات بیشتری در این‌باره تعریف کنید.
این فرصت برای شما طلایی است که خودتان را نشان دهید. در این لحظه کمی عمیق‌تر خودتان (مهارت هایتان، شخصیتتان) را کاوش کنید، این کار را حرفه‌ای و مرتبط با کارتان انجام دهید.
برگرفته از: lifehack
جدیترین دیدگاهها