چند راهکار کنترل بیماریهای روانی در محل کار و بهبود عملکرد شغلی
اگر دچار افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه یا مشکلات روانی دیگر هستید، بدانید که تنها نیستید. این نوع بیماری ها میتوانند زندگی کاری شما را دشوار کنند. در برخی کشورها، بهموازات قوانین حمایت از بیماران جسمی، قوانینی برای حمایت از افراد مبتلا به بیماری های روانی وجود دارد. همراه ما باشید. در این مقاله به این قوانین اشاره میکنیم و در انتها نکاتی کاربردی را با شما در میان میگذاریم که کمک میکند، بهرغم خلأ قانونی موجود، زندگی کاری بهتری را تجربه کنید.
همه غذایی که بهتازگی پخته بودم از دستم افتاد و روی زمین ریخت. به زانو افتادم. بر سر زمین داد کشیدم و همان طور که، لرزان، غذای ریختهشده روی زمین را جمع میکردم گریستم. سپس نشستم تا این پاراگراف را بنویسم. این اتفاق تمام بهانهای بود که به آن نیاز داشتم تا آن درهمشکستگی را توجیه کنم. برای تمرکز بر این حال بد باید تا تمامشدن ساعت کاری صبر میکردم. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در محل کار عصبی شوید، دچار دلهره و استرس شوید یا یکدفعه لتنگ شوید و بغضتان بترکد. بیماری روانی میتواند بهشکل حواس پرتی خود را نشان دهد و سرعت کار افراد را کاهش دهد. همچنین میتواند خلاقیت را، زمانی که بیشتر از هروقت به آن نیاز دارید، زایل کند یا… اما چطور میتوانیم در چنین شرایطی خودمان را جمعوجور کنیم و وضعیت روحی و روانیمان را کنترل کنیم؟
برخلاف بسیاری از بیماریهای جسمی یا معلولیتها، داشتن بیماری روانی همیشه برای همکارانتان قابلدیدن نیست. این وضعیت مانند شمشیر دولبه است. از یکسو، شما را در نسبت با فردی که مشکلاتی ملموستر دارد کمتر در معرض تبعیض قرار میدهد. از سوی دیگر، وقتی بیماری روانی کارکردن را برایتان دشوار میکند، از نگاه دیگران شما صرفا از خوب انجامدادن کارتان دست کشیدهاید. این نگاه باعث میشود در دریافت حمایت لازم از اطرافیان با مشکل روبهرو شوید. در ادامه از راهبردهایی یاد میکنیم که، حتی وقتی در محل کار حال خوبی ندارید، میتوانند به شما کمک کنند.
۴ راهکار مؤثر که همه می توانند از آنها استفاده کنند.
در برخی موارد، صحبت با کارفرما برای جلب برخی مساعدتها کارساز است. حتی در کشورهایی که این قوانین وجود دارند، در محل کار، تبعیضهایی علیه این بیماران رخ میدهد. در واقعیت بهرهگیری از این قوانین بسیار پیچیدهتر از نص (متن) قانون است.
مطرحکردن موضوع بیماری با کارفرمایتان میتواند دلهرهآور باشد. ممکن است نگران باشید که کارفرما شما را با بیماریتان تشخیص دهد. خبر بد اینکه ممکن است این نگرانی بجا باشد. گاهی کارفرمایان نمیخواهند به کارکنانی که مشکلی دارند کمک کنند. قانون در برخی کشورها آنها را به مساعدت با بیماران مجبور میکند، حتی وقتی دوست ندارند. حتی رؤسای مشفق نیز ممکن است در هنگام تصمیم گیری دربارهٔ بودجه یا ترفیع شغلی وضعیت شما را در نظر نگیرند.
با درنظرداشتن این موارد به برخی راهبردهایی اشاره میکنم که، طی سالیان، برای برقراری تعادل میان نیازهای خودم و کارفرمایانم کشف کردهام:
۱. کارهای تکراری و آنچه به خلاقیت نیاز ندارد را برای روزهایی کنار بگذارید که حال بدتری دارید.
برخی مشاغل ممکن است شامل هر دو دسته کارهای خلاقانه و مکانیکی (یا بدون خلاقیت) باشند و بتوان آنها را از هم متمایز کرد و هریک را در مواقعی انجام داد که بیشترین توانایی برای انجامدادنشان وجود داشته باشد. اگر در هفته کاریتان، برای یک جلسه کاری، به طوفان فکری نیاز دارید یا باید دادهها را بهصورت دستی در صفحهگسترده اکسل وارد کنید، سعی کنید بخش خلاقانهتر کار را در روزی انجام دهید که حال روانی بهتری دارید و کارهای تکراری و بینیاز از خلاقیت را به زمانهایی موکول کنید که حال چندان خوبی ندارید.
۲. آن سبک کاری را انتخاب کنید که با نیازهای شما بیشترین سازگاری را دارد.
در شش سال گذشته این شانس را داشتهام که در خانه کار کنم. پیش از آن متوجه شده بودم که کار در اداره، باتوجهبه نیازهای من، کار دشوارتری است. شما ممکن است ساختارمندبودن کار یا منعطفبودن آن را ترجیح دهید. اما در بلندمدت بهتر است کاری پیدا کنید که آنچه نیاز دارید در اختیارتان میگذارد و نیازهایتان را به فضاهای خالیای که یک شغل برای شما باقی میگذارد محدود نکنید.
۳. به زندگیتان در خانه رسیدگی کنید.
شما نمیتوانید هرچه در محل کار اتفاق میافتد مدیریت کنید اما در خانه، تسلط بیشتری بر امور دارید. اگر برای گریستن، فریادزدن یا درهمشکستن به فضایی نیاز دارید، در خانه این زمان را در اختیار خودتان قرار دهید. مراقب عادات روزمرهتان مانند غذایی که میخورید، رعایت مسائل بهداشتی و انجامدادن امور خانه باشید. این کارها به شما احساس ثبات خواهد داد.
۴. خودتان را با همکارانتان مقایسه نکنید.
قرارگرفتن در جو آن فرهنگ سازمانی که نوع خاصی از کار کردن را در اولویت قرار میدهد آسان است. اگر همکارانتان میتوانند چهار ساعت پشتسرهم بنشینند و حجم زیادی کار را انجام دهند، سعی نکنید مثل آنها کار کنید. اگر شما به استراحتهای مکرر نیاز دارید تا استرس خود را پایین نگه دارید، این روش کارکردن شماست. تا زمانی که میتوانید رضایت خودتان و رئیستان را تأمین کنید، اینکه چگونه کار را انجام میدهید نباید مهم باشد.
بااینحال، بزرگترین درسی که آموختهام این بوده است که، برای انجامدادن کارها، راه مشخص و «درست» وجود ندارد. گاهی بهتر است با رئیستان تعامل کنید و با او دربارهٔ اقدامات بهخصوصی صحبت کنید که با کمک یکدیگر میتوانید انجام دهید. این تعاملات میتواند محیط کار پربازدهی برای شما ایجاد کند. همچنین، گاهی کار درست این است که در زمان ناهار به خودتان فرصت گریهکردن بدهید. لازم نیست دلیلی داشته باشید. هر دوی این کارها پذیرفتنی و لازم هستند.
۳ قانون آمریکایی که میتواند برای مدیران الهامبخش باشد.
در آمریکا برای حمایت از مبتلایان به بیماری روانی قوانینی در نظر گرفته شده است، همان طور که قوانینی برای بیماران جسمی نیز وجود دارد. بااینحال، این قوانین محدود هستند. قوانینی که حتی اگر وجود نداشته باشند هم کارفرمایان با تکیه بر آنها و الهام گرفتن از این قوانین میتوانند شرایط بهتری را برای کارکنان خود فراهم کنند. برای آشنایی بیشتر، برخی از آنها را ذکر میکنیم.
اول و مهمتر از همه، در اغلب موارد، طبق قوانین مربوط به آمریکاییان دارای معلولیت (A.D.A: Americans With Disabilities Act)، افراد حق دارند تا زمانی که بیماری روانی بر عملکردشان تأثیر نگذارد آن را محرمانه نگاه دارند. هرچند، اگر خواهان مساعدت خاصی از سوی کارفرما باشند، ممکن است نیاز باشد که بیماری روانی خود را اعلام کنند. البته در مواردی همچنان حق پنهان نگهداشتن بیماری برای فرد محفوظ میماند.
یکی از حقوق حمایتی ابتدایی تحت A.D.A این است که کارفرما نمیتواند، بهدلیل بیماری فرد، تبعیضی علیه او اعمال کند. اگرچه کارفرمایان حق دارند افرادی که میپندارند قادر به انجامدادن وظایف شغلی نیستند استخدام نکنند، اما حق ندارند بهصرف اینکه فرد بیماری روانی دارد او را توبیخ کنند یا به خدمتش خاتمه دهند. همچنین، ذکر این نکته لازم است که این قانون شامل کارفرمایانی میشود که مطابق کلیشهها یا پیشفرضهای اشتباه درباره بیماری روانی عمل میکنند.
برایمثال، وقتی کارفرما درک درستی از علائم افسردگی ندارد، بهغلط گمان میکند که کارمند افسردهاش آنقدر مغموم است که نمیتواند به مشتریان رسیدگی کند. در چنین موقعیتی کارفرما نمیتواند او را اخراج کند یا بیماری روانی را دلیلی برای عدم ارتقای شغلی فرد در نظر بگیرد. زیرا این یک تصور قالبی است و مطابقتی با عملکرد کاری فرد ندارد. اما اگر مشتریان شکایات متعددی دربارهٔ خدمات ضعیف این فرد داشته باشند یا او بهدفعات در محل کار غایب باشد، کارفرما میتواند برای توبیخ یا انفصال از خدمت، بیماری روانی را لحاظ کند.
۱. مساعدتهای منطقی قابل درخواست
کمیته برابری در فرصتهای استخدام، در آمریکا، معتقد است که افراد حق دارند برای مقابله با هر موقعیتی که، در صورت عدم رسیدگی، میتواند انجامدادن وظایف شغلی را «اساسا محدود کند» درخواست مساعدت نمایند. این مساعدتها میتواند شامل موارد زیر باشد اما به اینها محدود نیست. شما میتوانید با الهام گرفتن از این موارد شرایط کاری بهتری را از کارفرمایان خود تقاضا کنید یا اگر خودتان کارفرما هستید، شرایط بهتری را برای کارکنانتان ایجاد کنید.
مرخصی یا ساعات کاری منعطف
اگر برای شرکتکردن در جلسات درمان یا رسیدگی به درمانهای معقول به مرخصی نیاز داشته باشید، کارفرما موظف است با برنامهٔ شما هماهنگ باشد. البته اینطور نیست که همیشه به درخواستتان برای گرفتن مرخصی جواب مثبت داده شود، بلکه آنچه مورد نظر است بیشتر به همکاری در تغییر ساعت کاری محدود میشود. در این راستا، باتوجهبه زمان جلسات درمانتان همکاریهایی صورت خواهد گرفت یا مرخصیهایتان برای اوقاتی در نظر گرفته میشود که بیماری شدت مییابد.
محیط کاری منعطفتر و سازگارتر
براینمونه، اگر بهدلیل عوارض بیماری، کارتان را در محیط آرام آسانتر انجام میدهید، میتوانید از کارفرما درخواست فضایی آرامتر کنید یا اگر چنین فضایی موجود نیست، میتوانید هدفون ضدصدا درخواست کنید که سکوت بیشتری را برایتان فراهم آورد.
۲. قرارگرفتن تحت نظارت ویژه سرپرست یا سوپروایزر
سرپرستان وظیفه نظارت و هدایت تیمهای کاری را برعهده دارند. بیماران روانی میتوانند از سرپرستان انتظار همکاری خاص داشته باشند. برایمثال، اگر کسی بهدلیل مشکلات حسی در حفظ دستورالعملهای شفاهی مشکل داشته باشد، میتواند از کارفرما بخواهد وظایف درخواستی را بهصورت نوشتاری به وی ابلاغ کند.
۳. اجازهٔ کار در منزل
حتی اگر سایر همکاران شما اجازه کار در خانه نداشته باشند، شما میتوانید این فرصت را مطالبه کنید. بااینحال، باید بتوانید وظایف شغلیتان را از راه دور انجام دهید و کیفیت کارتان را در سطحی حفظ کنید که از شما انتظار میرود.
درخواستها باید معقول باشند
همان طور که میتوان حدس زد، مرز بین آنچه معقول به حساب میآید و غیر از آن مبهم است. اگر ابتلا به افسردگی به معنی آن باشد که هرازچندگاه بابت بیماری از کارفرما مرخصی بگیرید، انتظار چنین مساعدتی از وی معقول به نظر میآید. اما اگر دائما و بدون اطلاع غیبت داشته باشید، عملکرد شغلیتان تحتتأثیر قرار خواهد گرفت.
در برخی مشاغل ممکن است مساعدتهای درخواستی ناممکن باشد. اگر در اداره کار میکنید، درخواست فضایی آرامتر عملی است، اما در محل ساختوساز احتمالا چنین امکانی وجود ندارد. «معقولبودن» درخواست کلمهای کلیدی در تفسیر این قوانین است که خود معنایی واضح ندارد. برای جلب مساعدت ممکن است لازم باشد، مانند بیماریهای جسمی، فرد گواهی پزشک یا سایر مدارک را به کارفرما ارائه کند.
نکته مهم اینکه، بهتر است پیش از اینکه بیماری در کار اختلال ایجاد کند درخواست مساعدت را ارائه کرده باشید. اگر نیازهای خود را مطرح نکنید و کارتان به این علت مختل شود، کارفرما میتواند دلیل خاتمه همکاریتان را عملکرد ضعیفتان عنوان کند و نه بیماریتان. در چنین موقعیتی بحث دربارهٔ اینکه هرگز بیماری شما یا درخواستتان مطرح نشده دشوار خواهد بود.
جدیترین دیدگاهها