چگونه از مطالعه کردن لذت ببریم؟
عدهای از مطالعه لذت نمیبرند. دانشآموزان و دانشجویان مطالعه و آمادگی برای امتحان را تا ساعتهای آخر شب امتحان عقب میاندازند. برخی افراد از مطالعه برای ارتقای سطح علمی و حرفهای خود فراریاند. برخی افراد شاغل بهحدی از مطالعه برای آزمونهای شغلی بیزارند که به فکر تغییر شغل میافتند. عدهای فهرست بلندبالایی از کتابهای نخوانده دارند؛ اما از آنجا که از مطالعه لذت نمیبرند، خواندن این کتابها را پشت گوش میاندازند. شاید شما هم جزء افرادی باشید که مطالعه برایشان خوشایند نیست. اگر لذتبردن از مطالعه را یاد بگیرید، کلید پیشرفت در بسیاری از زمینههای شغلی، تحصیلی و اجتماعی را به دست میآورید.
افرادی که از یادگیری مطالب جدید بیشترین لذت را میبرند، میتوانند عادتهای جدیدی در خود ایجاد کنند، در شغلشان پیشرفت کنند و تواناییها و نقاط قوت خود را گسترش دهند؛ البته تا زمانی که ترس از مطالعه راهشان را برای یادگیری مطالب جدید سد کرده باشد هیچکدام از این پیشرفتها حاصل نخواهند شد.
چرا مطالعه را دوست نداریم؟
«علت دوستداشتن یا دوستنداشتن یک فعالیت» یکی از مباحث گسترده در روانشناسی است. برخی از این دوستداشتنها و دوستنداشتنها ذاتی و غریزی و بسیاری از آنها اکتسابیاند. ما یاد میگیریم فعالیتهای موردعلاقهمان را به دوستداشتنهای ذاتیمان ربط دهیم. همچنین نفرتمان از برخی فعالیتها را به نفرتها و بیعلاقگیهای ذاتیمان ربط میدهیم. گاهی این اثر بهقدری قدرتمند است که یک علاقه عمیق و نیرومند ذاتی بر یک نفرت نسبتا ذاتی غلبه میکند.
علاقه به غذاهای تند مثال خوبی برای این بحث است. فلفلهای تند حاوی مادهای بهنام کپسایسین هستند. کپسایسین گیرندههای درد و گرمای زبان را تحریک میکند و باعث میشود که هنگام خوردن فلفل احساس سوزش داشته باشید. با این حساب، وقتی احساس درد و سوزش دارید باید خوردن فلفل را متوقف کنید نه اینکه به خوردن آن ادامه دهید!
پس چرا برخی از مردم خوردن غذاهای تند را دوست دارند؟ زیرا آنها یاد گرفتهاند که بین تندی فلفل و طعم غذاهای خوشمزه و دلچسبی مثل پیتزا پپرونی و فلافل و سمبوسه ارتباط برقرار کنند. بهعبارت دیگر، فلفل طعم غذاهای خوشمزه و تند را برای افراد تداعی میکند؛ بنابراین حتی ممکن است عدهای به طعم تند فلفل اعتیاد پیدا کنند و غذاهای تند را بیشتر از غذاهای ملایم دوست داشته باشند.
چگونه لذتبردن از مطالعه را یاد بگیرم؟
مطالعه فعالیت ذهنی طاقتفرسا و دشواری است. گاهی هنگام مطالعه احساس استیصال و ناامیدی میکنید. شما هنگام مطالعه در حال یادگیری مطالب دشوار هستید و در این وضعیت، گشتن بهدنبال کارهای آسانتر یا سرگرمکنندهتر، واکنش طبیعی ذهن است.
وقتی مطالعه تداعیکننده احساسات ناخوشایندی مثل استرس آزمون، شکست، خستگی در مدرسه و برخورد بد معلم و همکلاسیها باشد، احساس منفی ما درباره مطالعه شدت میگیرد؛ اما اگر بتوانید مطالعه را به فعالیتهای جذابتری ربط بدهید، ارتباط ذهنی جدیدی ایجاد خواهید کرد. به این ترتیب، احساس هیجان و علاقه و شوق جای احساساتی مثل استرس و خستگی و ناامیدی را خواهند گرفت.
قدم اول: مطالعه را به یکی از کارهای موردعلاقه خود ربط دهید.
بعد از اتمام مطالعه هر فصل از کتاب، یک بستنی بخورید. به همین سادگی! البته معلوم نیست که این شرطیبودن تا کِی مؤثر خواهد بود. در هر صورت، شما میدانید که میتوانید یک فصل را نخوانده رها کنید و بهسراغ فصل بعد بروید. علاوه بر این، توقع دریافت پاداش برای پیشرفتهای کوچک کل فرایند مطالعه را دچار تأخیر میکند. همین مسئله باعث میشود نگرانی بابت عملکرد ضعیفتان به احساس منفی شما دامن بزند.
یافتن رابطه بین مطالعه و چیزی که بسیار دوست دارید راهکار هوشمندانهتری نسبت به بستنیخوردن بعد از هر فصل است. شاید مطالعه آمار و ارقام عملکرد تیمهای ورزشی خستهکننده باشد، اما اگر به ورزش علاقه دارید، با مطالعه این اعداد میتوانید علت بردوباخت تیمهای ورزشی را درک کنید. برنامهنویسی کامپیوتر شاید زجرآور باشد، اما با فکرکردن به اینکه با یادگیری برنامهنویسی میتوانید وبسایت یا بازی کامپیوتری طراحی کنید، به مطالعه در این زمینه تشویق میشوید.
تمام موضوعات جهان با زنجیرهای کوتاه یا بلند به هم مربوط هستند. یافتن این رابطهها و پررنگکردنشان کمکتان میکند علایق جدیدی در خود ایجاد کنید. وقتی درک کنید چگونه فعالیتی بهظاهر ناخوشایند مثل مطالعه به هدفی خوشایند منجر میشود، از آن فعالیت لذت خواهید برد.
قدم دوم: ارتباط بین مطالعه و پیشرفت را درک کنید.
پیشرفت ذاتا عاملی مشوق است. وقتی ارتباط بین پیشرفت و کارها را ببینید، بهطور طبیعی تمایلتان به انجام آن کار تقویت میشود. آرنولد شوارتزنگر بیش از حد تمرین میکرد، زیرا از درد عضلاتش بعد از تمرین لذت میبرد. او معتقد بود دردِ جزئیِ عضلاتش با رشد آنها ارتباط دارد. همین باور باعث میشد او از تمرینهای سخت بدنسازی لذت ببرد.
اگر میزان پیشرفتتان را ببینید و درک کنید، از مطالعه لذت خواهید برد؛ مثلا اگر مشغول یادگیری زبان هستید، برای هر روز یک فهرست از کلمات تهیه کنید و در پایان روز جلوی کلماتی که یاد گرفتهاید علامت بزنید. وقتی ببینید با مطالعه در هر روز به هدف تعیینشدهتان نزدیکتر میشوید، از مطالعه لذت خواهید برد. نقشهای از تمام مطالبی که باید مطالعه کنید، بکشید و بعد از مطالعه هر مطلب، آن را روی نقشه رنگ کنید و قلمرو دانشتان را روی نقشه گسترش دهید. با این روش پیشرفتتان در رسیدن به هدف را تصویرسازی میکنید که در نتیجهاش، انگیزهتان برای پیشرفت و رسیدن به هدف چندبرابر میشود.
قدم سوم: برای خودتان پروژههای مطالعاتی تعریف کنید.
این راهکار شاید کمی سخت و عجیب به نظر برسد و شاید بپرسید وقتی من از مطالعه بیزارم، افزودن به حجم مطالعات چه کمکی به من خواهد کرد.
برخی از افراد داخل مارپیچ اعتماد به نفس پایین گیر میکنند. آنها عملکرد قابلقبولی در مدرسه ندارند و بنابراین احساسشان نسبت به مطالعه روزبهروز بدتر میشود؛ با این حساب نمیتوانند بهخوبی مطالعه کنند و عملکردشان در مدرسه ضعیفتر میشود و این چرخه مدام ادامه مییابد. وقتی یک پروژه مطالعه فردی تعریف کنید، منشأ بازخورد منفی را حذف خواهید کرد و از این مارپیچ نجات خواهید یافت. وقتی شما هدف، علایق، روشها و اصول خود را تعیین میکنید و کار روی یک پروژه را شروع میکنید، وارد چرخهای مثبت میشوید و احتمال موفقیت شما افزایش مییابد. اگر موضوع پروژه مطالعاتیتان به مباحث مدرسه نزدیک باشد، اعتماد به نفسی که در پروژهتان به دست میآورید موجب بهبود عملکردتان در مدرسه میشود.
قدم چهارم: روی زمان حال تمرکز کنید.
انسان عاشق فعالیتهای ذهنی چالشبرانگیز است. حل جدول کلمات و چیدن یک جورچین دشوار برای بسیاری از افراد جنبه سرگرمی دارد، اما اگر همین افراد مجبور بودند این کارها را بهعنوان تکالیف کلاسی انجام دهند، بهاحتمال زیاد از انجام آنها متنفر میشدند. علت چیست؟ علت این است که ارزیابی عملکرد در آینده، شبه داوطلبانه بودن و ضروریبودن ممکن است تمام شوقتان برای کار را از بین ببرد.
فرض کنید مجبور به حل جدول کلمات هستید و میدانید که اشتباهتان در حل جدول، زندگیتان را نابود خواهد کرد. در این صورت، از حل جدول بهاندازه زمانی که آن را فقط برای سرگرمی انجام میدادید لذت نخواهید برد؛ بنابراین یکی از مؤثرترین روشها برای لذتبردن از مطالعه این است که هنگام مطالعه فقط و فقط روی عمل مطالعه تمرکز کنید و فکرکردن به امتحان و پاسخ به معلم و ترس از آینده را کنار بگذارید. به آینده فکر نکنید. فقط روی جورچینی که روبهرویتان قرار دارد متمرکز شوید و برای حل آن تلاش کنید.
تغییر علایق
هیچکدام از قدمهای ذکرشده نمیتوانند یکشبه نفرت شما از مطالعه را به عشق تبدیل کنند. مارپیچ شرطیشدنهای تقویتی ریشهای چندساله دارد و حل آن زمان زیادی میطلبد. با وجود این، اگر راهکارهای این مقاله را آگاهانه در زندگی خود اعمال کنید، میتوانید شدت نفرتتان از مطالعه را کاهش دهید. با کمک این قدمها میتوانید مطالعه را از فعالیتی بهظاهر ناخوشایند به فعالیتی جالب برای خودتان تبدیل کنید. حتی تغییرات بسیار کوچک در احساستان نسبت به مطالعه به کاهش استرس خودتان کمک میکند و باعث میشود مطالعه را کمتر پشت گوش بیندازید. یادگیری چگونگی لذتبردن از مطالعه مهمتر از یادگیری مطالعه اصولی است. اگر بیاموزید از چالشها لذت ببرید و به آنچه یاد میگیرید با دید مثبت نگاه کنید، عملکردتان بهتر خواهد شد.
جدیترین دیدگاهها