Select Page

آشنایی با انواع استرس

آشنایی با انواع استرس

استرس لحظه‌ای

این نوع استرس، یکی از انواع بسیار رایج است. استرس لحظه‌ای نتیجه‌ی خواسته‌ها و فشارهایی است که اخیرا به شما وارد شده یا قرار است در آینده‌ای نزدیک شما را تحت تأثیر قرار دهد. این نوع استرس در حجم اندک، کمی هیجان و انگیزه به شما وارد می‌کند، اما اگر مقدار آن زیاد و زیادتر شود، تلخ و طاقت‌فرسا خواهد بود.

مثلا اسکی‌کردن روی شیبی تند در اوایل صبح، شاید کمی هیجان به‌همراه داشته باشد. اما اگر بخواهید همین تمرین را در پایان روز انجام دهید، توأم با خستگی و ناراحتی خواهد بود و البته هیجان آن دیگر به‌کارتان نخواهد آمد. گذشته‌ازاین، حتی احتمال خرد و خاکشیرشدن استخوان‌های‌تان نیز دور از ذهن نخواهد بود. استرس‌های کوتاه‌مدت نیز دقیقا چنین کارکردی دارند. اگر این نوع از استرس‌ها مدام تکرار شوند، فشار روانی، سردردهای تنش‌زا، ناراحتی‌های گوارشی و… به‌بار می‌آورند.

استرس لحظه‌ای

خوشبختانه، نشانه‌های بیرونی استرس لحظه‌ای برای بیشتر افراد، مشخص و قابل‌شناسایی است. در طول روز با استرس‌های ریز و درشت زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنیم: تصادف ماشین و آسیب‌دیدن گلگیر خودرو، ازدست‌رفتن قرارداد مهم کاری، قرار ملاقاتی فوری، مشکلات مدرسه‌ی فرزندان و… .

این نوع استرس، در کوتاه‌مدت رخ می‌دهد و به همین علت است که برای ایجاد آثار مخرب شدید، زمان کافی ندارد. ازجمله نشانه‌های بیرونی آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • پریشانیِ احساسی (ترکیبی از عصبانیت یا کج‌خلقی)، تشویش و افسردگی: هر ۳ مورد از انواع احساساتی هستند که استرس با خود به‌همراه می‌آورد.
  • مشکلات ماهیچه‌ای مانند سردردهای تنشی، کمردرد، درد در ناحیه فَک و سایر مشکلات ماهیچه‌ای و عضلانی: این مشکلات منجر به درد و ناراحتی در تاندون‌ها، رباط‌ها و کشش عضلانی می‌شود.
  • مشکلات معده و روده: مانند سوزش معده، افزایش ترشح اسید در معده، نفخ شکم، اسهال یا یبوست و سندروم روده‌ی تحریک‌پذیر.
  • تحریک‌های گذرا و مقطعی: این تحریک‌ها باعث افزایش فشار خون، تندشدن ضربان قلب، تپش قلب، عرق‌کردن کف دست‌ها، سرگیجه، سردردهای میگرنی، سردی کف دست‌ها و پاها، مشکلات تنفسی و درد در ناحیه‌ی سینه می‌شود.

استرس و تنش لحظه‌ای در زندگی همه‌ی افراد رخ می‌دهد و به‌سادگی مدیریت‌شدنی و درمان‌پذیر است.

استرسِ مکرر

بعضی افراد نیز به‌طور مداوم دچار استرس لحظه‌ای هستند و زندگی‌شان در آشوب و بحران این نوع از استرس غرق شده است. این افراد همیشه عجله دارند و علی‌رغم آن، همیشه دیر می‌رسند. اوضاع به‌هم‌ریخته‌ای دارند و سرشان شلوغ است. این افراد نمی‌توانند مدیریت درستی داشته باشند و خواسته‌ها و فشارهای مختلفی که در زندگی دارند، باعث تشویش و آشفتگی‌شان می‌شود و دائما در معرض استرس لحظه‌ای هستند.

این افراد معمولا سریع تحریک می‌شوند و کج‌خلق و مشوش‌اند. آنها همیشه می‌گویند انرژی‌های منفی احاطه‌شان کرده است. همیشه عجله دارند، هول‌اند و کج‌خلقی آنها گاهی به پای تخاصم و دشمنی گذاشته می‌شود. همین‌جاست که روابط آنها با دیگران به‌هم می‌خورد. درنتیجه محیط کار برای‌شان به مکانی استرس‌زا بدل می‌شود.

در افرادی که تیپ شخصیتیِ آ دارند، استرس مکرر مانند بیماری‌های قلبی عمل می‌کند. افراد با این نوع تیپ شخصیتی، بسیار رقابت‌جو، تهاجمی، بی‌صبروحوصله و عجول هستند. این نوع افراد معمولا نوعی تخاصم بی‌مورد در رفتار خود به‌کار می‌برند و البته برای این نوع رفتارشان توجیهاتی نیز دارند. آنها همواره از فقدان امنیت و آرامش رنج می‌برند. روان‌شناسانی مانند فریدمن معتقدند این دسته از افراد، یعنی کسانی با تیپ شخصیتی آ، بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی هستند. این گروه و تیپ شخصیتی در تضاد کامل با تیپ شخصیتی ب قرار دارند.

استرسِ مکرر، همچنین در نگرانی‌های ممتد و همیشگی ریشه دارند. بعضی افراد همواره نگران‌اند و بدبینانه اتفاقات پیش رو را فاجعه‌بار و نگران‌کننده می‌بینند. آنها معتقدند دنیا جای خطرناکی است و همواره باید منتظر پرداخت تاوان و جریمه باشیم و هرلحظه ممکن است اتفاق ناگواری رخ دهد.

تنش و تحریک‌پذیری در این دسته از افراد برخلاف گروه قبلی، بیشتر به‌شکل افسردگی و اضطراب نمود می‌یابد تا عصبانیت و تخاصم. ازجمله نشانه‌های بیرونی این نوع استرس، می‌توان به سردردهای مداوم تؤام با تنش، میگرن، فشار خون، درد در قفسه‌ی سینه و بیماری‌های قلبی اشاره کرد. این نوع استرس نیازمند درمان تخصصی در مراحل مختلف است و به زمان نیاز دارد.

گاهی اوقات سبک زندگی و ویژگی های شخصیتی افراد مانع از این می‌شود که مشکل خود درمورد این نوع استرس را به‌خوبی بشناسند. این افراد تمام مشکلات را به گردن دیگران و عوامل و اتفاقات خارجی می‌اندازند. این افراد خود را برای ایجاد تغییر در زندگی ناتوان می‌بینند و معتقدند زندگی آنها تحت کنترل عوامل بیرونی است و نقش کم‌رنگی در پیشبرد جریان‌های زندگی دارند.

استرس مزمن

در دو مورد قبلی از انواع استرس، گاهی اوقات شاهد وجود اندکی هیجان بودیم، اما در این نوع استرس هیچ‌گونه شور و هیجانی وجود ندارد. این نوع استرس رفته‌رفته، فرد را ملول‌ و ملول‌تر می‌کند و زندگی، جسم و روان او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این استرس در خلال زمان به‌شکل فرسایشی، اثرات مخرب خود را در زندگی فرد برجای می‌گذارد. استرس مزمن ممکن است استرس ناشی از فقر، روابط ناموفق خانوادگی، ازدواجی ناموفق یا اسیرشدن در شغل و حرفه‌ای نامناسب باشد.

جهان هیچ‌گاه از استرس مزمن پاک نبوده است و متأسفانه نقاط مختلف این کره‌ی خاکی همواره بر اثر استرس‌های بی‌شمار جنگ و درد و خون، متزلزل بوده است. استرس مزمن وقتی ایجاد می‌شود که فردِ دچارِ آن احساس کند هیچ‌گونه راه نجاتی برای خروج از مشکلات و بدبختی‌ها وجود ندارد. فشارها و خواسته‌های مختلف در طول زندگی پایان‌ناپدیرند و همواره میزانی از استرس را به زندگی وارد می‌کنند؛ اگر در مقابل این مشکلات و هیاهوها تسلیم بشوید، یعنی در برابر استرس زانو زده‌اید.

برخی انواع استرس مزمن، ریشه در کودکی افراد دارند و ناشی از مشکلات و استرس‌هایی هستند که در آن دوران شکل گرفته و همچنان فرد را در بزرگ‌سالی همراهی می‌کنند. بعضی تجربه‌ها، شخصیت را به‌شدت تحت تأثیر خود قرار می‌دهند. نظام فکری و عقیدتی افراد نیز در شکل‌گیری استرس‌ها نقش مهمی دارد.

مثلا اگر فکر کنید دنیا مکانی خطرناک و تهدیدآمیز است یا از آشکارکردن چهره‌ی واقعی‌تان در برابر دیگران وحشت داشته باشید یا حتی مایل به کمال‌گرایی باشید، درواقع دیدگاه‌هایی دارید که موجبات ایجاد استرس مزمن را فراهم می‌کنند. برای تغییر این دیدگاه‌های فکری و عقیده‌ی خود، باید به خودشناسی بپردازید. البته گاهی اوقات نیز به کمک و مشاوره‌ی حرفه‌ایِ متخصصان نیاز هست.

بدترین جنبه از استرس مزمن، عادت‌کردنِ فرد به آن است. سایر انواع استرس به‌سادگی در افراد قابل‌تشخیص است، زیرا فرد تغییراتی را در خود مشاهده می‌کند که برایش جدید و ناآشنا هستند. اما استرس مزمن در فرد تبدیل به نوعی عادت می‌شود و ازاین‌رو تشخیص و شناسایی آن کمی مشکل است. حتی گاهی فرد کاملا آن را پذیرفته و با آن کنار آمده است.

استرس مزمن، فرد مبتلا را عاصی و کلافه می‌کند، زیرا دردی است که در طول زمان ذره‌ذره فرد را آزار می‌دهد و گریز از آن دشوار است. بااین‌حساب بعید نیست که چنین افرادی معمولا با اقداماتی آنی و یکباره سعی داشته باشند به خط پایان نزدیک شوند: خودکشی، خشونت یا سکته‌ی قلبی و سرطان؛ ممکن است همه‌ی اینها از نتایج استرس مزمن باشند. این استرس به‌تدریج ذخایر و منایع جسمی و روحی را تخلیه می‌کند و از همین رو برای رفع آن باید از دارودرمانی و روان‌درمانیِ تؤام کمک گرفت. درواقع رفتاردرمانی و مدیریت استرس در کنار استفاده از داروها پاسخ‌گوی این مشکل خواهد بود.

برگرفته از: apa.org

درباره نویسنده

مهسا نعیمی

نویسنده و عضو تیم تحریریه طرحواره, کارشناس روان‌شناسی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.