چگونه اینترنت بر روی مغز شما تأثیر میگذارد؟
آیا آنلاین بودن شما را واقعا افسرده میکند؟ این نظریه مطرح است که از زمان در دسترس بودن اینترنت به صورت عمومی، افراد به طور جدی و از لحاظ بالینی دچار افسردگی شدهاند. این مسئله، تنها یک ادعای بدون اثبات نیست، تاکنون نظرسنجیهای بسیاری از افراد مختلفی که از اینترنت استفاده کردهاند و آنهایی که به اینترنت اعتیاد دارند، صورت گرفته و نتایج نشان میدهد که رابطه مثبتی میان ساعات استفاده از اینترنت و احساس غم، انزوا و گوشهگیری افراد وجود دارد. برخی از منتقدان معتقدند که استفادهی زیاد از اینترنت، احتمال ابتلای فرد به افسردگی را دوچندان میکند. اما برخی دیگر میگویند اینترنت نمیتواند عامل افسردگی باشد، مگر اینکه کسی آن را پناه و محل آسایش خود بداند.
استفاده از شبکههای اجتماعی شما را منزوی میکند
وقتی برقراری تعامل با دیگران، تنها با نوشتن و بدون هیچ کلامی صورت میگیرد، شما قادر به تشخیص صداقت یا عدم صداقت طرف مقابل نیستید و بر اساس برداشت خودتان، حرفها را تفسیر میکنید و برداشت شما کاملا به حال روحیتان بستگی دارد. بنابراین پذیرش یک عبارت مبهم مانند «نه ممنون» بعد از یک محاورهی ناخوشایند، راحتتر از عبارات کنایهآمیز و به ظاهر مؤدبانه است و یک امتناع مؤدبانه تلقی میشود. تحقیقات نشان میدهد که اگر شما خود را وقف هزاران دوست در فیسبوک یا سایر شبکههای اجتماعی کرده باشید، میزان استرس شما بسیار بالا خواهد بود. هر چه تعداد دوستانتان بیشتر باشد، بیشتر سعی میکنید که وجههی مثبتی از خود نشان بدهید که از لحاظ عمومی قابل قبول باشد ولی در زندگی واقعی با مشکل مواجه خواهید شد، زیرا استرسی که برای حفظ دوستان مجازی خود دارید، مانع از برقراری ارتباط در دنیای واقعی با افراد میشود.
از این شاخه به آن شاخه پریدن در اینترنت باعث کاهش تمرکز و حواسپرتی میشود.
اینترنت روی بستر کامپیوترها ایجاد شده و به افراد این امکان را میدهد که به آسانی از کاری به کار دیگر و از موضوعی به موضوع دیگر بپردازند و به طور متوسط هر دو دقیقه یک بار این کار را تکرار کنند، اما ما هرگز قادر به استفاده از ویژگی چند کاره بودن که اینترنت به ما داده نخواهیم بود و به دلیل وقفه و شروع دوبارهی دائمی کارها، دچار رکود و افسردگی میشویم و با توجه به پاک شدن وقایع در اینترنت، مغز تلاش میکند تا با ایجاد یک حافظهی چند کاره هر چیزی را که اتفاق افتاده در خود حفظ کند. این موضوع باعث میشود که افراد نتوانند حواس خود را جمع کنند و توانایی کار کردن و حل مسئله در آنها کاهش مییابد. تحقیقات نشان میدهد که بعد از مدتی توانایی بازیابی خاطرات در ذهن و به همراه آن میزان هوش محاسباتی تحلیل میرود، هر چه از این شاخه به آن شاخه پریدن شما در اینترنت بیشتر باشد، این خطر هم بیشتر است و اگر از سنین کودکی چنین عادتی داشته باشید به اختلال حواس دچار میشوید به همراه سایر مشکلات رفتاری که بعد از آن ایجاد میشوند.
گوگل جایگزین حافظهی شما میشود.
وقتی شما چیزی را یاد میگیرید، آن چیز در ذهنتان حک نمیشود، بلکه تنها نگاشتی روی اعصاب از مسیر حرکت و فعالیتهای انتزاعی در آن لحظه رخ میدهد، بنابراین بازیابی اطلاعات در واقع فراخوانیِ یک مجموعهی کدگذاری شده در ذهن است همراه با جزئیاتی که هر لحظه به آن اضافه میشود. وقتی شما از حافظهتان استفاده نکنید، مغز به مرور، این اطلاعات بیهوده و بیمصرف را حذف میکند. این یک مکانیسم خوب و طبیعی است که مغز دائما فضای خود را برای ورود اطلاعات جدید آزاد میکند. اما اگر همواره به جای مغزتان از گوگل استفاده کنید، مغز هم تنبل میشود و تمایل دارد به جای بازیابی اطلاعات، وقایع روزانه را در جایی آرشیو کند، بنابراین مغز نمیتواند خاطرات را به سرعت بازیابی کند و تا زمانی که از گوگل استفاده میکنید نمیتوانید فضایی را در مغزتان برای حفظ کردن اطلاعات اختصاص دهید، زیرا عادت کردهاید گوگل را جایگزین حافظهتان بکنید.
اینترنت باعث در خودماندگی و انزوای شما میشود.
تا وقتی از اینترنت به عنوان مغزتان استفاده میکنید، آنقدر برایتان اهمیت مییابد که باعث میشود دائم از آن استفاده کنید تا آرامش خاطر پیدا کنید و موجب استفادهی کمتر از مغزتان میشود و به اینترنت وابستهتر میشوید. همزمان با افسرده شدن به دلیل استفادهی زیاد از اینترنت، بخش سفید مغز که مربوط به چندکاره بودن است، کمکم تحلیل میرود. به همین دلیل سایتهای رسانهها هشدارهای زیادی برای بازگشت کاربران به زندگی واقعی میدهند.
طرفداران بازیهای ویدئویی از پیشروی در مراحل بازی، چشمک زدن تصویر، صداهایی که پخش میشود و بالا رفتن عدد مرحلهی بازی لذت میبرند و تشویق میشوند تا باز هم آن را تکرار کنند بدون آنکه از خود اختیاری داشته باشند. اگر این حالات برای شما آشناست، خوب است بدانید که چه عوارضی در انتظار شماست و از عواقب آن مطلع شوید.
اینترنت در جوامع امروزی فراگیر شده است.
حتی اگر شما علاقهای به استفاده از اینترنت نداشته باشید یا از برنامههای نظارتی بترسید یا بخواهید از اثرات منفی اینترنت روی مغزتان جلوگیری کنید، باز هم ناگزیر از بهکارگیری آن هستید. امروزه هر کسی یک گوشی هوشمند دارد و بسیاری از صنایع و شرکتها به سوی ارائهی کالاها و خدمات به صورت اینترنتی پیش رفتهاند، بنابراین اینترنت یک پیشنیاز برای زندگی امروزی محسوب میشود و استفاده از تکنولوژیهای قدیمی دیگر چندان مناسب به نظر نمیرسد.
لزومی ندارد از اینترنت هراس داشته باشید، شما احتمالا معتاد به اینترنت نیستید و اگر فکر میکنید ممکن است به آن اعتیاد پیدا کرده باشید، میتوانید تستهایی را برای اطمینان خاطر انجام دهید. تکنولوژیهای جدید همیشه پتانسیل خطرناک بودن را دارند اما این به این معنا نیست که امکان استفادهی درست از آن وجود ندارد، مثل هر چیز دیگری در این دنیا باید در مورد همه چیز اعتدال و میانهروی را رعایت کرد.
برگرفته از : all-that-is-interesting.com
جدیترین دیدگاهها